تجارت یا دادوستد (به انگلیسی: Trade)، انتقال مالکیت کالا و خدمات از یک شخص یا نهاد به دیگری به ازای دریافت چیزی از خریدار است. به طور کلی هرگونه عملی (قابل سنجش و اندازه گیری مادی) را که اشخاص در مقابل کالا یا خدمتی، کالا یا خدمتی را واگذار نموده و هر دو طرف به هنگام این عمل راضی باشند تجارت گفته میشود. تجارت به دو قسمت تجارت داخلی و تجارت خارجی تقسیم میشود.

در عرف معمول به تبادل کالاها یا خدمات تجارت اطلاق میشود و برای بهتر معامله کردن در زمان لازم و محدود نیاز به اطلاعات و مدیریت کردن اطلاعات جهت رسیدن به هدف است. تجارت سازوکاری است که هستهٔ سرمایهداری را تشکیل میدهد.
سابقه تجارت
ماقبل تاریخ:
منشأ تجارت با شروع ارتباطات در زمان ماقبل تاریخ شروع شدهاست. بازرگانی مرکز اصلی مردم ماقبل تاریخ است، که کالا و خدمات را از یکدیگر قبل از نوآوری مدرن و ایجاد ارز مبادله میکردند. پیتر واتسون سابقه تجارت را از حدود ۱۵۰٫۰۰۰ سال پیش می داند.
تاریخ کهن:
اعتقاد بر این است از اولین تجارتهایی که در سراسر تاریخبشر ثبت شده، شواهدِ تبادل ابسیدین و سنگ چخماق در عصر حجر است.
ابسیدین:
اولین استفاده از ابسیدین در شرق نزدیک مربوط به پارینه سنگی زیرین و میانی است. بوسانکوات یکی از محققان است که تجارت سنگ را، در حفاری در سال ۱۹۰۱ کشف کردهاست. تجارت اولین بار در جنوب غرب آسیا آغاز شد. گمان میشود که از ابسیدین به عنوان یک ماده برای ظروف و یا ابزار برش استفاده میشد، هر چند از مواد دیگر به آسانی قابل تهیه تر بود، در عوض، کاربران ابسیدین متعلق به طبقه ثروتمند در نظر گرفته شدهاند زیر مجموعهای از قبیله که از آن برای وظایفشان استفاده میکردند وبعنوان " مرد ثروتمند سنگ چخماق " نامیده میشدند. تجارت در این ماده در اروپا در دوران نوسنگی در مدیترانه بود. در حدود ۱۲،۰۰۰ سال قبل از میلاد شبکهای از آناتولی بعنوان منبع درجه اول برای تجارت با شرق مدیترانه، ایران و مصر وجود داشت با توجه به مطالعه زارین در سال ۱۹۹۰.
بعد از معامله:
مواد مورد استفاده برای ایجاد جواهرات در مصر از سال ۳۰۰۰ قبل از میلاد معامله میشد. مسیرهای دور تجارت برای اولین بار در ۳ هزار سال قبل از میلاد ظاهر شد، زمانی که سومریها در بین النهرین با تمدن هاراپان از دره سند معامله میکردند. فنیقیها، معامله گران دریا اشاره شدهاند، در سراسر دریای مدیترانه، و تا بریتانیا در شمال با منابع قلع برای تولید برنز سفر میکردند. برای این منظور آنها مستعمرات یونانی تجارت به نام مرکز فروش را تاسیس کردند. از آغاز تمدن یونانی تا سقوط امپراطوری روم در قرن ۵، تجارت ادویه ارزشمند به اروپا از شرق دور، تجارت پر سود، از جمله چین و هند است. امپراتوری روم به رشد و افزایش تجارت اجازه داد. امپراطوری روم، شبکه با ثبات و امن حمل و نقل را فعال کرد کالاهای تجاری بدون ترس از دزدی دریایی حمل و نقل میکردند. سقوط امپراطوری روم و قرون وسطی بی ثباتی برای اروپای غربی و فروپاشی شبکههای تجاری در جهان غرب را به ارمغان آورد. تجارت با این حال ادامه یافت: و در میان پادشاهی آفریقا، شرق میانه، هند، چین و جنوب شرق آسیا شکوفا شد. تجارت برخی در غرب رخ داد. به عنوان مثال، رادانیستهای قرون وسطی و یا گروهی (به معنای دقیق کلمه به تاریخ از دست رفته) از بازرگانان یهودی که بین مسیحیان اروپا و مسلمانان خاور نزدیک داد و ستد میکردند.
قرون وسطی:
در طول قرون وسطی، آسیای مرکزی، مرکز اقتصادی جهان بود. سغدیان شرق و غرب را در مسیر تجارت تحت سلطه داشتند که به عنوان جاده ابریشم پس از قرن ۴ تا قرن ۸ میلادی، با سویاب و تالاس در میان مراکز اصلی خود در شمال شناخته شدهاند. آنها بازرگانان کاروان اصلی آسیای مرکزی بودند. از قرن ۸ تا ۱۱، وایکینگها و وارانجیانها در اسکاندیناوی سفرهای تجاری میکردند. وایکینگها به اروپای غربی سفر میکردند، در حالی که وارانجیانها به روسیه میرفتند. هانسیتیک اتحاد تجاری شهرستانهایی است که انحصار تجارت را در بیشتر شمال اروپا و منطقه بالتیک، بین قرن ۱۳ و ۱۷ در اختیار داشتند.
تاریخچه کشف:
واسکو دا گاما پیشگام تجارت ادویه اروپا بود در سال ۱۴۹۸ او بعد از سفر در اطراف دماغه امید نیک در نوک جنوبی قاره آفریقا به کالیکات رسید. پیش از این، جریان ادویه از هند به اروپا توسط قدرتهای اسلامی، به ویژه مصر کنترل میشد. تجارت ادویه از اهمیت اقتصادی زیادی برخوردار بود و محرک تاریخچه کشف در اروپا بود. ادویه جات ترشی جات و برخی از کالاهای که با ارزش ترین بودند، از جهان شرق به اروپا منتقل میشدند و گاهی اوقات رقیب طلا میشدند در قرن شانزده، هفده استان مرکز تجارت آزاد، با هیچ کنترل ارز، و دفاع از حرکت آزاد کالا بود. تجارت در هند شرقی توسط پرتغال در قرن ۱۶، هلند در قرن ۱۷، و بریتانیا در قرن ۱۸ تحت سلطه بود. امپراتوری اسپانیا روابط تجاری به طور منظم در سراسر اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام را توسعه داده بود. آدام اسمیت در سال ۱۷۷۶، با چاپ مقاله تحقیق در ماهیت و علل ثروت ملل، این سیاست موازنه بازرگانی کشور را مورد انتقاد قرار داد. و استدلال کرد که ملتها میتوانند از تخصص اقتصادی فقط به عنوان شرکتهای زیادی بهره مند شوند. از آنجا که تقسیم کار به اندازه بازار محدود میشد، او گفت که کشورها با دسترسی به بازارهای بزرگتر قادر به تقسیم کار موثر تر و در نتیجه سازنده تر خواهند بود.اسمیت گفت: که او کنترل واردات و صادرات را در نظر گرفته که به تجارت ملتها به عنوان یک کل به نفع صنایع خاص آسیب می رساند. در سال ۱۷۹۹، کمپانی هند شرق هلندی، که قبلاً بزرگترین شرکت جهان بود تا حدی به دلیل افزایش تجارت آزاد رقابتی، ورشکسته شد.
تاریخچه خرد:
در سال ۱۸۱۷، دیوید ریکاردو، جیمز میل و رابرت تورنز نشان دادند که بهره مندی از تجارت آزاد صنعتی ضعیف و قوی، در نظریه مزیت نسبی معروف است. در اصول اقتصاد سیاسی و مالیات نظریه ریکاردو هنوز هم عجیب در نظر گرفته شده و در اقتصادهای پیشرفته کاربرد دارد. هنگامی که یک تولید کننده کالا را تولید و آن را به یک کشور ناکارآمد میفرستد که قادر به تولید موثر تر آن نیست، به نفع هر دو کشور است. تعالی تجارت آزاد در درجه اول بر مزیت ملی در اواسط قرن ۱۹ است. که محاسبه شده بود که آیا هر کشور خاص برای بازکردن مرزهای خود به واردات از آن بهره مند میشود؟ جان استوارت میل، نشان داد که یک کشور با قدرت قیمت گذاری انحصاری در بازار بینالمللی میتواند از نظر تجارت از طریق حفظ تعرفهها و پاسخ به این روابط متقابل در سیاست تجاری ممکن است. ریکاردو و دیگران قبلاً پیشنهاد دادند. این به عنوان مدرک علیه دکترین جهانی تجارت آزاد ارائه شدهاست، که اعتقاد بر این بود که بیشتر مازاد اقتصادی تجارت به یک کشور، به جای سیاستهای کاملاً رایگان تجارت است. این سناریو در عرض چند سال در صنعت توسعه یافته توسط ترویج این نظریه که دولت "وظیفه" حمایت از صنایع جوان را دارد، هر چند تنها برای یک زمان برای آنها به منظور توسعه ظرفیت کامل بود. این سیاست در بسیاری از کشورها باعث به صنعتی کردن و از رقابت خارج کردن صادرکنندگان انگلیسی شد. میلتون فریدمن بعد ادامه داد: این اندیشه، نشان از آن دارد که شرایط چند تعرفهای به نفع کشور میزبان است، اما هرگز برای جهان بزرگ نیست.
قرن بیستم:
رکود بزرگ اقتصادی از سال ۱۹۲۹ تا اواخر ۱۹۳۰ وجود داشت. در طی این مدت، افت بزرگ در تجارت و سایر شاخصهای اقتصادی دیده شد. عدم وجود تجارت آزاد توسط بسیاری به عنوان یک عامل اصلی رکود در نظر گرفته شد. فقط در طول جنگ جهانی دوم رکود اقتصادی در ایالات متحده به پایان رسید. همچنین در طول جنگ، در سال ۱۹۴۴، ۴۴ کشور توافقنامه برتون وودز را، برای جلوگیری از موانع تجاری ملی امضا کردند، برای جلوگیری از رکود. که راه اندازی قوانین و نهادها برای تنظیم اقتصاد سیاسی بینالملل بود: صندوق بینالمللی پول و بانک بینالمللی بازسازی و توسعه را ادامه دادند (که بعدها به بانک جهانی و بانک تسویه بینالمللی تقسیم شدهاست). این سازمانها در سال ۱۹۴۶ عملیاتی شدند پس از آنکه کشورها به اندازه کافی این توافقنامه را به تصویب رساندند. در سال ۱۹۴۷، ۲۳ کشور با توافقنامه عمومی تعرفه و تجارت برای ترویج تجارت آزاد موافقت کردند.
تجارت آزاد:
تجارت آزاد بیشتر، در اواخر قرن ۲۰ و اوایل ۲۰۰۰وجود داشت. اتحادیه اروپا در ۱۹۹۲ موانع تجارت داخلی در کالا و کار را برداشت. 1 ژانویه، ۱۹۹۴ موافقتنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA) تصویب شد. سال ۱۹۹۴ موافقتنامه GATT در مراکش سازمان تجارت جهانی را ایجاد کرد. در ۱ ژانویه ۱۹۹۵ سازمان تجارت جهانی برای تسهیل تجارت آزاد، توسط حکم متقابل مورد علاقه ملتها و تجارت میان تمام امضاء کنندگان ایجاد شد. EC اتحادیه اروپا، که اتحادیه اقتصادی (EMU) در سال ۲۰۰۲ بود، از طریق معرفی یورو، و ایجاد این یک بازار واقعی بین ۱۳ کشور عضو، از تاریخ ۱ ژانویه، ۲۰۰۷ تشکیل شد. سال ۲۰۰۵، توافقنامه تجارت آزاد آمریکای مرکزی، شامل ایالات متحده و جمهوری دومینیکن به امضاء رسید.
حمایت گرایی:
حمایت گرایی سیاستهای محدود کننده و منع تجارت بین کشورها و در تضاد با سیاستهای تجارت آزاد است. این سیاست اغلب به صورت تعرفهها و سهمیهٔ محدود کننده انجام میشود. سیاستهای حمایت گرایی به ویژه در ۱۹۳۰، بین رکود اقتصادی و شروع جنگ جهانی دوم رایج بود.
دین:
آموزههای مسلمانان آنها را تشویق به تجارت (و محکوم کردن ربا) مینماید. تجارت در جامعه مزایایی دارد اما غنی را غنی تر و فقیر را فقیر تر میسازد. آموزههای یهودی مسیحی معامله گران را برای جلوگیری از افزایش تقلب تشویق میکند.
توسعه پول:
اولین نمونه از پول، اشیاء با ارزش بود. این پول کالا نامیده میشد و شامل هر کالای به طور معمول در دسترس است که ارزش ذاتی دارد، نمونههای تاریخی آن عبارتند از: خوک، صدفهای نادر، دندان نهنگ، و (اغلب) گاو. در قرون وسطی در بابل، نان به عنوان شکل اولیه پول مورد استفاده قرار گرفت. در مکزیک دانههای کاکائو پول بودند. نرخ ارز به عنوان پول استاندارد برای تسهیل مبادله گسترده تر کالاها و خدمات معرفی شده بود. این اولین مرحله از ارز است، که در آن فلزات با ارزش ذخیره شده، و نمادها به نمایندگی از کالاها مورد استفاده قرار گرفت، تشکیل اساس تجارت از ۱۵۰۰ سال پیش بود. نمونههایی از سکهها از اولین جوامع در مقیاس بزرگ، اگر چه در ابتدا اینها توده بی نام و نشان از فلزات گرانبها بودند. اسپارت باستان برای دلسرد کردن شهروندان خود از درگیر شدن در تجارت خارجی سکه از آهن ضرب کرد.
روند کنونی
دور دوحه:
دور دوحه مذاکرات سازمان تجارت جهانی با هدف کاهش موانع تجارت در سراسر جهان، با تمرکز بر تجارت عادلانه تر برای کشورهای در حال توسعهاست. مذاکرات برای از بین بردن شکاف بین غنی کشورهای توسعه یافته، به نمایندگی از G20، و کشورهای عمده در حال توسعه صورت گرفتهاست. یارانههای کشاورزی مهم ترین مسئلهاست که بر اساس سخت ترین مذاکرهها توافق شدهاست. در مقابل، توافق زیادی در تسهیل تجارت و ظرفیت سازی وجود دارد. دور دوحه در دوحه، قطر، آغاز شد و مذاکرات پس از آن در: کانکون، مکزیک، ژنو، سوئیس و پاریس، فرانسه و هنگ کنگ ادامه یافت.
چین:
از حدود ۱۹۷۸، دولت جمهوری خلق چین (PRC) آزمایش در اصلاحات اقتصادی را آغاز کرد. در مقایسه با سبک قبلی اقتصاد برنامه ریزی متمرکز شوروی، اقدامات جدید به تدریج محدودیتهای اعمال شده بر روی کشاورزی، توزیع کشاورزی و چند سال بعد، شرکتهای شهری و کاری را دربرداشت. رویکرد بازار محور ناکارآمدی و تحریک سرمایه گذاریهای خصوصی، به ویژه کشاورزان را کاهش میدهد، که منجر به افزایش بهره وری و خروجی میگردد. یکی از ویژگیها استقرار چهار (بعد از پنج) در مناطق ویژه اقتصادی واقع در امتداد سواحل جنوب شرقی بود. اصلاحات نشان داد که موفقیت چشمگیری در افزایش خروجی، تنوع، کیفیت، قیمت و تقاضا است. در شرایط واقعی، اقتصاد در اندازه بین ۱۹۷۸ و ۱۹۸۶، دو برابر شد و دوباره در سال ۱۹۹۴ دو برابر شد، و دوباره در سال ۲۰۰۳انجام شد. به صورت واقعی سرانه، دو برابر از پایه ۱۹۷۸، در سال ۱۹۸۷، ۱۹۹۶ و ۲۰۰۶ صورت گرفت. سال ۲۰۰۸، اقتصاد ۱۶٫۷ برابر اندازه آن در سال ۱۹۷۸ بود، و ۱۲٫۱ برابر سطح قبلی سرانه بود. پیشرفت تجارت بینالمللی حتی با سرعت بیشتری به طور متوسط هر ۴٫۵ سال، دو برابر شدهاست. مجموع تجارت دو طرفه در ژانویه سال ۱۹۹۸ که از سطح تجارت تمام سال ۱۹۷۸ و سه ماهه اول سال ۲۰۰۹، بیش از سطح تجارت تمام سال ۱۹۹۸ بود. در سال ۲۰۰۸، تجارت دو جانبه چین بالغ بر ۲،۵۶ تریلیون دلار آمریکا است. در سال 1991 PRC به گروه انجمن همکاریهای اقتصادی آسیا و اقیانوس آرام، پیوست. در سال ۲۰۰۱، نیز به سازمان تجارت جهانی پیوست.
تجارت بینالمللی:
تجارت بینالمللی، تبادل کالا و خدمات در سراسر مرزهای ملی است. در اغلب کشورها، نشان دهنده بخش مهمی از تولید ناخالص داخلی است. در حالی که تجارت بینالمللی در سراسر تاریخ (جاده ابریشم، جاده کهربا) حاضر بودهاست، اهمیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی آن در قرنهای اخیر، عمدتاً به دلیل صنعتی شدن، حمل و نقل پیشرفته، جهانی شدن، شرکتهای چند ملیتی، و صادرات افزایش یافتهاست. در واقع، احتمالاً سبب رشد روزافزون تجارت بینالمللی است که معمولاً منظور از اصطلاح "جهانی شدن" است. شواهد تجربی برای موفقیت در تجارت را می توان در تضاد بین کشورهایی مانند کره جنوبی، که سیاست صنعتی صادرات گرا، و هند، که سیاست بسته تر دارد در طول تاریخ مشاهده نمود (گرچه هند بازکردن اقتصاد خود را از سال ۲۰۰۵آغاز کردهاست،). کره جنوبی به مراتب بهتر از معیارهای اقتصادی هند بیش از پنجاه سال گذشته انجام میدهد، اگر چه موفقیت آن نیز با نهادهای دولتی موثر است.
مصوبات تجاری:
تحریم تجارت علیه یک کشور خاص است که گاهی به آن به منظور مجازات آن کشور برای برخی از اقدامها تحمیل شدهاست. تحریم، یک شکل شدید از انزوای تحمیل شده، و محاصره تجارت یک کشور دیگر است. به عنوان مثال، ایالات متحده تحریم علیه کوبا را برای بیش از ۴۰ سال داشتهاست.
موانع تجاری:
اگر چه معمولاً محدودیتهای تجاری در میان کشورها وجود دارد، تجارت بینالمللی معمولاً توسط سهمیه و محدودیتهای دولتی تنظیم و اغلب توسط تعرفه مشمول مالیات است. تعرفه معمولاً بر واردات است، اما گاهی اوقات کشورها ممکن است تعرفه یا یارانههای صادراتی را تحمیل کنند. همه این موانع تجاری نامیده میشوند. اگر دولت موانع تجاری را حذف کند، یکی از شرایط تجارت آزاد وجود دارد. دولتی که سیاستهای حمایت از تولیدات داخلی را پیاده میکند ایجاد کننده موانع تجاری است.
کسب منصفانه:
جنبش تجارت عادلانه، همچنین به عنوان جنبش عدالت تجارت شناخته شده و به ترویج استفاده از نیروی کار، استانداردهای زیست محیطی و اجتماعی برای تولید کالاها، به ویژه کسانی که از جهان سوم و جهانی دوم و جهان اول هستند، چنین عقایدی این بحث را برانگیخت که آیا تجارت باید به عنوان حقوق بشر تدوین شود. واردات از شرکتی که به طور داوطلبانه استانداردهای تجارت منصفانه را رعایت و یا دولتها که آنها را از طریق ترکیبی از اشتغال و قانون تجارت اجرا میکنند. سیاستهای تجارت منصفانه به طور گستردهای متفاوت است، اعم از ممنوعیت مشترک کالاهای ساخته شده با استفاده از نیروی کار بردهها با حداقل دستمزد، مانند آنهایی که در ۱۹۸۰ قهوه تولید میکردند. سازمانهای غیر دولتی نیز نقش مهمی را در ترویج استانداردهای تجارت عادلانه با خدمت به عنوان ناظران مستقل برای انطباق با الزامات تجارت عادلانه بازی میکنند.
سرمایهگذاری خارجی
سرمایهگذاری مستقیم خارجی (با نماد اختصاری FDI) عبارت است از سرمایهگذاری یک شرکت یا شخص حقیق در کشوری دیگر جهت تجارت یا تولید. از منظر علم اقتصاد، این فعالیت در نقطه مقابل سرمایهگذاری در سهام (به انگلیسی: portfolio investment) قرار میگیرد که سرمایهگذاریای تاثیرپذیر از شرایط اقتصادی کشور هدف محسوب میشود.
بازار بینالمللی
در پنجاه سال گذشته، گسترش مبادلات کالا آن هم تا این اندازه که فاصله و مسافت فرهنگها را به چند گام تبدیل کرده، به ذهن هیچ انسانی خطور نمیکرد. هر چند امروز همه این کم و بیش در همه جای دنیا اتفاق افتاده است. شعار خودکفایی، جای خود را به شعارهایی نظیر تلاش برای یافتن جایگاهی مناسب در بازار بینالمللی داده است. با توجه به این مسائل سازمان باید به صورت و شکلی از درک کامل محیط بازار بینالمللی برسند. این بازار در دو دهه اخیر تغییرات شگرفی داشته است که موجبات ایجاد فرصتها و موانع بسیاری شده است. حجم مبادلات بینالمللی در صنایع اتومبیل سازی، الکترونیک و غیره رشد چشمگیری داشته است. شرکتهای چند ملیتی علاوه بر گسترش فعالیتهای بازار یابی خود، امکانات تولید خود رد کشورهای مختلف را افزایش دادهاند که این گونه شرایط موجب ایجاد اقتصاد صنعتی در کشورهای جهان شده است و جهان را به سوی صنعتی شدن میکشاند. برخی کشورها صادرکنندگان عمده کالاهای صنعتی و سرمایه هستند. آنها مبادلات بسیاری با هم انجام میدهند و واردکنندگان مواد خام و کالاهای نیمه ساخته به شمار میآیند. همچنین این کشورها یا واردکنندگان بازار خوبی برای کالاهای صنعتی با ارزش افزوده کم و انواع گوناگون کالاهای مصرفیاند. هر چند بسیاری از کشورهای دنیا در تلاش هستند که از رقبا پیشی گیرند و بازار صادرات را به دست آورند.
بازار کالا
بازار کالا، (به انگلیسی: Commodity Market) یک بازار سازمان یافته است، که کالاهای مختلف مانند گندم، ذرت، شکر، قهوه، غلات و همچنین فلزات با ارزش در آن معامله میشوند. قسمت عمده معاملات در این بورس به منظور خرید، فروش و تحویل در آینده صورت میگیرد. از جمله این بازارها میتوان به بازار تجارتی شیکاگو، بورس نفت ایران، بورس فلزات لندن و انوایاسای یورونکست اشاره نمود.
بازار کالا شامل بورسهایی است، که قیمت تبادلات کالاها به صورت جهانی یا منطقهای بر اساس عرضه و تقاضا ارزش گذاری میشود.
بازاریابی بینالمللی
بازاریابی بینالمللی، در سادهترین سطح خود، فرایندی است که در آن یک شرکت تجاری باید در مورد آمیخته بازاریابی خود در ورای مرزهای کشورش تصمیمگیری کند. پیچیدهترین سطح آن، شامل ایجاد واحد تولیدی و هماهنگ کردن استراتژی بازاریابی شرکت در سراسر جهان میباشد.
طبق تعریفی دیگر، بازاریابی بینالمللی عبارت است از انجام فعالیتهای تجاری برای رساندن کالا و خدمات یک شرکت به مشتریان یا مصرفکنندگان خود در بیش از یک کشور، به منظور کسب سود.
مراحل و اصول بازاریابی جنبه استاندارد و عمومی دارند و در همه بازارها و کشورها قابل اجرا هستند. تنها وجه تمایز بازاریابی داخلی و بازاریابی بینالمللی در حوزه فعالیت آنهاست. همین تفاوت مهم مبحث جدید بازاریابی بینالمللی را بوجود میآورد که از جمله مسائل مورد توجه در آن، آگاهی از مسائل کشور(های) دیگر، اتخاذ استراتژیهای مناسب برای ورود به کشورها و بازارهای مختلف و انجام اقدامات خاص در بازارهایی است که برای خارجیان تا حدی با اطمینان کمتر و ریسک بالاتر همراه است.
حیطه عمل بازاریابی بینالمللی
حیطه عمل در بازاریابی بطور کلی به دو بخش قابل کنترل و غیر قابل کنترل تقسیمبندی میگردد. عوامل قابل کنترل شامل سیاستهای کالا و خدمات، برنامه فروش، قیمتگذاری و توزیع است که آمیخته بازاریابی شرکت نام دارد و مستقیماً تحت کنترل و برنامهریزی خود شرکت است. شرکت میتواند بر اساس شرایط رقابتی بازار، محدودیتهای قانونی، سلایق مصرفکنندگان و استراتژی خود برنامه آمیخته بازاریابی را تدوین و اجرا کند.
عوامل غیر قابل کنترل در بازاریابی بینالمللی خود به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم میشود. در بخش داخلی سیاستهای کلی دولت، ساختار قانونی و شرایط اقتصادی از جمله عوامل غیر قابل کنترل شرکت هستند. در بخش خارجی این شرایط برای هر کشوری میتواند متفاوت و یا حتی کاملاً در تضاد باشد. اوضاع سیاسی، اقتصادی، سطح تکنولوژی، جغرافیا و فرهنگ از این قبیل عوامل به شمار میآیند.
تحلیل محیط بینالمللی
محیط اقتصادی
از بین همه عوامل غیر قابل کنترل در حیطهٔ بازاریابی بینالمللی، محیط اقتصادی اهمیت بسزایی دارد. زمینههای مورد مطالعه برای بازاریابان بینالمللی در محیط اقتصادی:
جغرافیای اقتصادی، مطالعهٔ عوامل جغرافیایی از قبیل آب و هوا، مردم، صنایع و منابع طبیعی یک کشور یا منطقه را شامل میشود که همگی به عنوان عوامل تٱثیر گذار بر تٱمین نیازهای هر جامعهای هستند و به همین دلیل شناخت آنها برای بازاریابیالمللی حائز اهمیت است.
روندها و منحنی جمعیتی جهان، از حیث ارزیابی تقاضای بالقوه مصرفکنندگان مطالعه میگردد. میزان جمعیت، نرخ رشد جمعیت، هرم جمعیتی و نیز درصد جمعیت روستایی و شهرنشین معیارهایی برای تعیین سطح تقاضا برای کالا و خدمات در هرکشور است.
مراحل توسعهٔ اقتصادی، در هر کشور عامل محیطی مهمی است که مطالعهٔ آن میتواند در ایجاد یک تصویر کلی از میزان پیشرفت اقتصادی یک کشور و نیز مشخص کردن سمت و سوی موقعیتهای سرمایه گذاری در آن کشور به بازاریابان بینالمللی کمک کند. یکی از معروفترین مدلهای ارائه شده از تقسیمبندی مراحل توسعه مربوط به والت روستو است:
مرحلهٔ اول: جامعهٔ سنتی
مرحلهٔ دوم: مرحلهٔ قبل از جهش
مرحلهٔ سوم: مرحلهٔ جهش
مرحلهٔ چهارم: بلوغ
مرحلهٔ پنجم: مرحلهٔ مصرف ابنوه
شاخصهای اقتصادی
شرکتها برای کسب اطلاعات مربوط به اقتصاد کشورهای مختلف از شاخصهای اقتصادی آن کشور استفاده میکنند. میزان شاخصهای اقتصادی کشورهای مختلف را سازمانهایی مانند اتاق بازرگانی، سازمان ملل، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و سازمان توسعهٔ اقتصادی ارائه میدهند. مهمترین این شاخصها عبارتند از:
تولید ناخالص ملی
توزیع درآمد
نرخ ارز
نرخ تورم
نرخ بهرهٔ بانکها
حجم سرمایهگذاری خارجی و داخلی
مصرف سرانه
فرهنگ
بازارها در کشورهای مختلف تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار میگیرند. یکی از مهمترین این عوامل فرهنگ است. پیشرفت یک بازاریابی بینالمللی موفق در گرو درک و شناخت کامل تفاوتهایی است که در کشورهای مختلف جهان و فرهنگهای مختلف آنها وجود دارد.
فرهنگ یک کل پیچیده است از دانایی، اعتقادات، هنر، اخلاق، رسوم و هر گونه قابلیت و عادتهایی از افراد به عنوان عضوی از یک جامعه که در رفتار مصرفکنندگی فرد تٱثیر گذار است. کل پیچیده به این معنی است که فرهنگ یک سیستم با اجزایی وابسته به هم است که همین امر شناخت آنرا بسیار دشوار میسازد.
عوامل اجتماعی و فرهنگی تمامی جنبههای رفتار مصرفکننده و خریدار را تخت تاثیر قرار داده و توجه به تفاوت این عوامل در نقاط مختلف جهان در طراحی و اجرای استراتژیهای بازاریابی برای شرکتها بسیار مهم و حیاتی است. تفاوت در زبانها، باعث تغییر منظورِ یک شعار تبلیغاتی میگردد و یا تفاوت در ساختار فرهنگها باعث میشود که یک کالا نیازهای درجات مختلف افراد آن جامعه را برآورده سازد. یک چرخ خیاطی در یک فرهنگ ممکن است به عنوان یک دستگاه سرگرمکنندهٔ بهدردبخور و در فرهنگ دیگر وسیلهای حیاتی برای ادامه بقای کل یک خانواده باشد.
اجزای فرهنگ
باورها: مجموعهای از فرایندهای ذهنی هستند که در دانش و برآورد فرد نسبت به کالاها و خدمات مؤثرند.
ارزشها: شاخصهایی ذهنی هستند که مشتریان از آنها برای تشخیص رفتار مناسب از آنها استفاده میکنند. ارزشها معمولاً در طول زمان پایدار هستند و از سوی اکثر اعضای یک بازار معین مورد قبول قرار میگیرند.
رسوم: مدلهای آشکار رفتاری در افراد هستند که بصورت توافقی و مورد قبول در موقعیتهای خاص از افراد بروز میکنند. رسم و رسوم در هنگام رویدادهای مهم زندگی افراد قابل مشاهدهاند. برای مثال هنگام تولد، ازدواج، مرگ و یا رویدادهای مهم سال مثل عید نوروز، ماه رمضان، روز مادر و....
عوامل تٱثیرگذار بر فرهنگ
در شناخت فرهنگ تمامی جنبههای آن باید مورد مطالعه قرار گیرد. مطالعه فرهنگ مستلزم بررسی عوامل زیر است:
فناوری و فرهنگ مادی
سازمانها و نهادهای اجتماعی
تحصیلات
ارزشها و طرزفکر
مذهب
زبان
زیباییشناسی
قوانین و سیاست
الگوی چهاربعدی هافستد
گرد هافستد، نویسنده و محقق تٱثیرگذار و معروف در زمینه فرهنگ ملی و سازمانی، در مطالعاتش پی به این نکته میبرد که در دنیا فرهنگهای ملی و منطقهای وجود دارند که تٱثیرات عمدهای بر رفتار سازمانها و شرکتها و مصرفکنندگان دارند. وی تفاوتهای فرهنگی جامعههای مختلف را ناشی از چهار بعد اصلی میداند:
فردگرایی درمقابل جمعگرایی: آیا افراد یک جامعه ترجیح میدهند مسئولیتهای فردی متقبل شوند یا بیشتر جمعی و گروهی؟
فاصله قدرت: آیا فاصله قدرت در یک جامعه کم است یا زیاد؟ برای مثال، در کشورهای عربی و ایران فاصله قدرت بسیار بیشتر است از آمریکا و کشورهای اروپایی.
پرهیز از عدماطمینان: به طور کلی کشورهایی که پرهیز از عدم اطمینان در آنها بیشتر است قانونمندتر هستند و کارمندان ترجیح میدهند مدت طولانیتری در کنار کارفرماهای خود بمانند.
مردسالاری درمقابل زنسالاری: نشانگر صفات خاص در فرهنگهای مختلف است. مردسالاری بیشتر همراه با رقابتی بودن، جاهطلبی، جمعآوری مادیات و … است در صورتی که زنسالاری بیشتر توجه به روابط فردی و کیفیت زندگی دارد.
در نهایت میتوان گفت، بین فرهنگ جامعه و بازاریابی ارتباط مستقیم وجود دارد. به بیان دیگر، توفیق بازاریابی بینالمللی در این است که تصمیمات بازاریابی با معیارهای فرهنگی جوامع مطابقت داشته باشد و این معیارها ملاک رد یا قبول بازاریابی است.
محیط سیاسی/حقوقی
کشورهای مختلف بر حسب شرایط داخلی، نوع حکومت، مسائل و مشکلات خود، نگرشها و سیاستهای متفاوتی نسبت به شرکتهای خارجی که در کشورشان فعالیت تجاری میکنند دارند. بازاریابی بینالمللی باید شرایط مختلف سیاسی و قانونی کشورهای هدف را مورد ارزیابی قرار داده و استراتژی متناسب با آنرا طراحی کند. برای مثال شرکتهای آمریکایی برای فعالیت در برخی کشورهای آمریکای جنوبی و نیز ایران، به خاطر روابط سیاسی نه چندان مناسب میان این کشورها و کشورشان، شانس کمتری برای ورود به این بازارها دارند و یا در صورت وارد شدن متحمل ریسک بیشتری هستند.
وضعیت سیاسی باثبات و بیخطر برای هر بازاریابی شرایط آرمانی است. باثبات از این جهت که با بر سر کار آمدن دولت جدید رویههای جاری حفظ گردد و بیخطر بودن به معنی شرایط مناسب برای شرکت خارجی برای ورود به بازارهای کشور و امکان ادامهٔ فعالیت آزادانه آن.
راهبردهایی نیز وجود دارند که شرکتها را در کاهش ریسک سیاسیشان کمک میکنند. برخی از این راهبردها عبارتند از تجارت و سرمایهگذاری مشترک با اتباع و شرکتهای داخلی، اعطای حق امتیاز، محلی سازی که به معنی واگذاری سهام به افراد داخلی، استفاده از مدیران داخلی و یا توسعه صنایع داخلی وابستهاست و در نهایت ایجاد ذهنیت مطلوب با استفاده از روابط عمومی درست، موثر و صادقانه.
نظام قوانین کشورها نیز در ترسیم محیط حقوقی باید کاملاًٌ مورد بررسی قرار گیرند. با جود تفاوتهای فراوان در نظام حقوقی کشورها، میتوان آنها را به چهار نوع کلی تقسیم کرد:
قوانین اسلامی، منبع اصلی آن تفسیر قرآن
قوانین مدنی
قوانین عرف، مبتنی بر سنت و عملکرد گذشته
قوانین سوسیالیستی، نشٱت گرفته از نظریههای مارکسیستی
تحلیل بازارهای بینالمللی
استراتژیهای ورود به بازارها
برنامه ریزی چگونگی ورود به یک بازار هدف برای ارائهٔ کالا و خدمات یک شرکت را استراتژی ورود به بازارها مینامند.
استراتژیهای ورود
طبق یک طبقهبندی، استراتژیهای ورود به دو دستهٔ سرمایهگذاری مستقیم و سرمایهگذاری غیر مستقیم قابل تقسیم هستند.
سرمایهگذاری مستقیم
ایجاد واحد تولید
سرمایهگذاری مشترک
سرمایهگذاری غیر مستقیم
استراتژی صادرات
واگذاری حق امتیاز
طراحی مد
طراحی مد (به انگلیسی: Fashion Design) هنر استفاده از طراحی، زیبایی
شناسی(حسّیک) و یا زیبایی طبیعی برای خلق پوشاک و زیورآلات است، طراحی مد متاثر
از عرضهای جغرافیایی، فرهنگها و جوامع مختلف بوده و به اندازهٔ همین تفاوتها
دارای تنوع بالایی است. طراحان مد به طرق متفاوتی در بخشهای طراحی پوشاک و
زیورآلات کار میکنند، بعضی به تنهایی و بعضی به عنوان بخشی از یک گروه به این
حرفه مشغول هستند. آنها با تلاش برای طراحی لباسهای زیبا و باب طبع جامعه سعی
در ارضاء تمایل مصرف کنندگان دارند. به دلیل اینکه طراحی و ارائهٔ لباسهای
جدیدی که مورد پسند عموم قرار بگیرند فرآیندی زمان بر است، متخصصین این حرفه در
عین حال باید بتوانند به طور دقیق زمان تغییر سلیقهٔ مصرف کننده را پیش بینی
کنند. مد و رسانهٔ آن که پوشاک است نمادی از وضعیت اجتماعی و اقتصادی جوامع
هستند.
طراحان مد تلاش میکنند تا لباسی که طراحی میکنند تابعی از زیبایی و دل انگیزی
باشد، آنها باید در نظر داشته باشند که هر نوع لباسی چه مخاطبی دارد و همچنین
در چه موقعیتی پوشیده میشود. آنها برای انجام این مهم محدودهای وسیع از مواد
و ترکیبات آن و همچنین طیف گستردهای از رنگها، الگوها و سبکها را در اختیار
دارند. با وجود اینکه لباسهای روز و معمولی بیشترین میزان لباسهای مصرفی را
تشکیل میدهند و در محدودهٔ سبکهای قراردادی متداول و مرسوم قرار دارند،
لباسهای رسمی و لباسهای شب که برای مراسم خاص و مهمانیها استفاده میشوند
نیز مطلوب هستند و مخاطبان خاص خود را دارند.
برخی از لباسها به طور خاص برای یک شخص ساخته میشوند. دوخت سفارشی (به
فرانسوی: Haute couture) یا خیاطی قراردادی از جمله روشهایی هستند که برای این
منظور به کار میروند. با این وجود امروزه پوشاک بیشتر برای بازار انبوه، به
خصوص لباسهای روز و معمولی طراحی میشوند.
ساختار
طراحان لباس از راههای متنوع و متفاوتی میتوانند کار کنند، برای مثال آنها
میتوانند به شکل تمام وقت در خانهٔ طراحان که متعلق به صاحبان طرح هاست برای
یک مد خاص و یا به صورت انفرادی یا به عنوان بخشی از یک گروه کار کنند. طراحان
مستقل روی طرحهای خودشان کار میکنند و پس از اتمام کار، طرحهای خود را به
خانههای مد یا به طور مستقیم به مغازهها و تولیدیهای لباس میفروشند و
لباسها برچسب خریدار طرح را میخورند. برخی از طراحان برچسبهای خودشان را
میسازند که تحت آن طرح هایشان با نام خودشان در بازار عرضه میشوند. بعضی از
طراحان نیز خود کارفرما هستند و برای مشتریان منحصربه فرد و خاصی طراحی
میکنند. بعضی دیگر از طراحان در بخش مد برتر (به انگلیسی: High Fashion)
فعالیت میکنند و کارهای خود را برای فروشگاههای تخصصی و یا فروشگاههای حوزهٔ
مد برتر میفرستند، این طراحان که به دنبال بنا نهادن گرایشهای مد هستند
لباسهای مبتکرانه و بدیع خلق میکنند. با این حال اکثر طراحان مد ایدههای
نوآورانهٔ خود را برای بازار انبوه لباسهای زنانه، مردانه و کودکانه به کار
میبرند و در استخدام تولیدکنندگان پوشاک هستند.
از بزرگترین مارکهای طراحانی که نام تجاری خودشان را دارند، میتوان به
ابرکرومبی اند فیچ، جاستیس و جوسی اشاره کرد که به احتمال زیاد توسط گروهی از
طراحان منحصر به فرد طراحی میشوند که تحت کارگردانی یک مدیر طراحی کار
میکنند.
طراحی پوشاک
طرن لباس علاوه براینکه به شکلهای متفاوتی کار میکنند، به طرق متفاوتی نیز
طراحی میکنند. بعضی ایدهٔ اولیهٔ طرح خود را روی کاغذ پیاده میکنند در حالیکه
بعضی دیگر با آویزان کردن پارچه بر روی فرم ابتدایی لباس، طرحی را که میخواهند
تصور میکنند و برخی نیز به کمک نرم افزارهای کامپیوتری طرح لباس مورد نظرشان
را ترسیم میکنند. زمانی که طراح به طور کامل از تناسب و هماهنگی پارچهها راضی
باشد با یک طراح الگو حرفهای مشورت میکند تا طرح اولیه را روی کاغذ یا از
طریق نرم افزارهای کامپیوتری کامل کند. کار طراح الگو بسیار دقیق و پر زحمت
است، تناسب پوشاک کامل شده در واقع به دقت آنها بستگی دارد، آنها پس از اطمینان
از ابعاد اولیه یک نمونه از لباس میسازند تا روی تن یک مدل واقعی تست شود و از
درست بودن اندازه و ابعاد آن در عمل هم مطمئن شوند.
میریام چالک (به انگلیسی: Myriam Chalek)، مالک و موسس خانهٔ تجارت خلاقانه (به
انگلیسی: Creative Business House) میگوید بسیاری از طراحان مد تنها یک مفهوم
از مدی که میخواهند ایجاد کنند دارند، درطول ساخت و ساز و پیاده سازی روی کاغذ
تکنیکها و ساختارهای لازم نه در ذهن هستند نه در مفهوم بصری و نه در روند طرح
زدن روی کاغذ. بنابراین طراح مد نیاز به مشورت با طراح الگو و نمونه ساز دارد
تا دریابد که آیا طرحی که روی کاغذ کشیده را میتوان عملی کرد و به زندگی واقعی
آورد یا نه.
تاریخچه
در قرن نوزدهم میلادی چارلز فردریک ورث (به انگلیسی: Charles Frederick Worth)
با دوختن برچسب نام خود به لباسهایی که طراحی میکرد زمینه ساز شروع طراحی مد
به طور کلی شد. درست پیش از آنکه بزازها مزونهای لباس (خانههای مد) خود را در
پاریس برپا کنند و انبوه خیاطهای شناخته نشده دست به خلاقیت بزنند و مدهای
عالی که در دادگاههای سلطنتی پوشیده میشدند برچیده شوند. موفقیت ورث به طوری
بود که او به جای اینکه مانند خیاطهای دیگر که در گذشته تنها از دستور مشتری
پیروی میکردند رفتار کند، میتوانست به مشتریانش دیکته کند چه بپوشند. واژهٔ
'طراح مد' (به فرانسوی: Couturier) در حقیقت اولین بار برای توصیف او ساخته شد.
در حالیکه مقولهٔ پوشاک در هر دورهٔ زمانی توسط دانشگاهیان مورد مطالعه و بررسی
قرار گرفته است، تنها خلق پوشاک از سال ۱۸۵۸ به بعد را میتوان به طور موثر
طراحی لباس در نظر گرفت.
در همان دوره بود که بسیاری از مزونهای لباس (خانههای مد) شروع به استخدام
هنرمندان و نقاشها کردند تا طرح لباسها را بکشند. تصاویر نقاشی شده به
مشتریها نشان داده میشدند که بسیار ارزان تر از نمونه واقعی لباس تولید شده
در کارگاه بودند، در صورتی که مشتریها یکی از طراحیهای آنان را میپسندیدند
آن لباس را سفارش میدادند و خانهٔ مد از این طریق صاحب درآمد میشد. به این
ترتیب، سنت طراحی لباس به جای ارائهٔ لباسهای تکمیل شده به عنوان یک کار
اقتصادی شروع شد.
یک طراح مشهور جامائیکایی به نام شانون مگی (به انگلیسی: Shannon McGHIE)
میگوید:'طراحی مد عشق و شوری است برخاسته از قلب هنرمند. '
انواع مد
توسط تولیدکنندگان لباس ساخته میشوند در سه دستهٔ اصلی قرار میگیرند، اگرچه
این ممکن است به شاخههای فرعی دقیق تری نیز تقسیم شود:
دوخت سفارشی یا تولید انحصاری (طراحی و خیاطی بانوان)
مد پوشاک تا سال ۱۹۵۰، عمدتاً طراحی و ساخت لباس به شکل دوخت سفارشی (روش
فرانسوی) و بر اساس اندازههایی بود که مشتری سفارش میداد، هر لباس برای یک
مشتری خاص طراحی و دوخته میشد و برای مشتریها به شکل انحصاری سفارش دوخت
گرفته میشد، به طور معمول در آن دوره از پارچههای گران قیمت و با کیفیت بالا
استفاده میشد و با دقت بسیار بالا به جزئیات و اتمام کار لباس دوخته میشد.
درنتیجه این کار فرآیندی بسیار وقت گیر بود، ظاهر و تناسب لباس به نسبت هزینهٔ
مواد و زمان لازم برای دوخت در اولویت قرار داشتند.
پوشاک آماده یا تولید ماشینی
لباسهای ماشینی مرز بین دوخت سفارشی و تولید انبوه هستند، این لباسها برای
مشتریهای مخصوص دوخته نشدهاند اما دقت زیادی در انتخاب و برش پارچه صورت
گرفته است و به منظور تضمین انحصار، این لباسها در مقادیر محدود دوخته
شدهاند. در نتیجه به نسبت گران قیمت هستند. مجموعههای لباسهای ماشینی
معمولاً در هر فصل طی دورهای که به نام هفتهٔ مد(به انگلیسی: Fashion Week)
شناخته میشود توسط خانههای مد به عرضهٔ نمایش گذاشته میشوند. این پدیده
دوبار در سال در سرتاسر شهرها اتفاق میافتد. انواع لباسهایی که در فصلهای مد
ارائه میشوند شامل پوشاک بهار/تابستان، پاییز/زمستان و همچنین لباسهای راحتی،
لباس شنا و لباس عروس هستند.
عمده فروشی یا تولید انبوه
در حال حاضر صنعت مد بیش از هر چیز متکی بر فروش بازار انبوه است. تولید انبوه
طالب بیشتری دارد و نیاز طیف گستردهای از مشتریان را برآورده میکند. مشاهیر
دنیای مد برای هر فصل مد روندهایی را تعیین میکنند که بر اساس آن لباسهای
ماشینی تولید میشود. آنها اغلب تمام طول یک فصل را صبر میکنند تا مطمئن شوند
آیا سبک مطرح شده میتواند بازار را به دست بگیرد یانه، سپس برای تولید آن
ابتکار عمل را به دست میگیرند و به منظور صرفه جویی در هزینه و زمان از
پارچههای ارزان تر و تکنیکهای ساده تر برای تولید استفاده میکنند که به
راحتی میتواند توسط یک دستگاه انجام شود. در نتیجه محصول نهایی میتواند خیلی
ارزان تر فروخته شود. یک نوع طراحی وجود دارد که سبک کوچ (به انگلیسی: Kutch)
نامیده میشود و منشاء آن به واژهٔ آلمانی"kitsching" برمی گردد که معنی آن زشت
یا به لحاظ زیبایی شناسی ناخوشایند است. کوچ همچنین اشاره به نوع پوشش یا نمایش
لباسهایی دارد که به اصلاح از مد افتادهاند، اغلب شلوارهای فاق بلند مربوط به
دههٔ ۸۰ میلادی نماد مد کوچ (به آلمانی: Kitsch) در نظر گرفته میشوند.
درآمد
ایالات متحدهٔ آمریکا
میانگین دستمزد سالانهٔ طراحان لباس در ماه مه سال ۲۰۱۱، ۶۴/۶۹۰ دلار بود. این
میانگین برای طراحان با دستمزد متوسط که حدود ۵۰٪ از کل طراحان بودند بین
۴۲/۱۵۰ تا ۸۷/۱۲۰ دلار بود و برای کم درآمدترین آنها که حدود ۱۰٪ از طراحان را
شامل میشدند چیزی کمتر از ۳۲/۷۰۰ دلار و برای پردرآمدترین آنها بالای ۱۲۷/۸۲۰
دلار بود.
متوسط درآمد سالیانهٔ پوشاک، کالاهای پارچهای، ایده و مفاهیم مد برای
تولیدکنندگانی که بزرگترین تعداد طراحان مد را داشتند حدود ۷۲/۴۵۰ دلار در سال
بود. این میانگین برای طراحانی که از عکسها و فیلمهای تبلیغاتی استفاده کرده
بودند حدود ۱۰۱/۰۴۰ بود.
تحصیل و آموزش مد
تعداد زیادی مدارس تخصصی هنر و طراحی شناخته شده و معروف در دنیا وجود دارند که
کارشناسی طراحی مد و فناوری طراحی مد ارائه میدهند، بعضی از کالجها دارای
دورهٔ کارشناسی ارشد مد نیز هستند، هر چند داشتن کارشناسی ارشد در این رشته
الزامی نیست و این مقطع تحصیلی بیشتر به کسانی که پیش تر در این صنعت مشغول به
کار بودهاند توصیه میشود.
در دیگر نقاط دنیا نیز چند دانشگاه مد وجود دارد، از جمله موسسهٔ ملی فناوری مد
در هند (به انگلیسی: National Institute of Fashion Technology in India)،
دانشگاه شی چین در هنگ کنگ Shih Chien University، دانشگاه آر ام آی تی در
ملبورن استرالیا (به انگلیسی: RMIT University)، دانشگاه کاتولیک فو جن در
تایوان (به انگلیسی: Fu Jen Catholic University) و دانشگاه زنجیرهای آسیا به
نام کالج طراحی و بازرگانی رافلز (به انگلیسی: Raffles College of Design and
Commerce). تمامی این دانشگاهها دارای دورههای معتبر طراحی مد هستند.
در سراسر ایالات متحده بسیاری از دانشگاهها رشتهٔ طراحی مد را به عنوان
شاخهای از رشتهٔ تحصیلی هنرهای لیبرال عمومی (به انگلیسی: General Liberal
Arts) ارائه میدهند. طراحی مد به طور کلی ممکن است نامهای جایگزینی داشته
باشد و یا با رشتههایی مرتبط ادغام شده باشد، مانند پوشاک و منسوجات، طراحی
پارچه، طراحی لباس، صنایع دستی و... همچنین ممکن است زیر مجموعهای از هنر،
تاریخ هنر و یا مطالعات خانواده و مصرف کنندگان باشد. بعضی از مدارس عالی،
مانند پارسونز (به انگلیسی: Parsons) کارشناسی ارشد رشتهٔ مدیریت مد که تلفیقی
از دروس مد با دورههای تجارت است را نیز ارائه میدهد.
تنها دانشگاه عضو در لیگ آیوی (به انگلیسی: The Ivy League)، (مجموعهای متشکل
از هشت عدد از بهترین دانشگاههای دنیا که در منطقه شمال شرقی ایالات متحده واقع
شدهاند) که در مقطع کارشناسی رشتهٔ طراحی مد را ارائه میدهد دانشگاه کرنل (به
انگلیسی: Cornell University) واقع در ایتاکا، نیویورک، است که برنامهٔ آموزشی
خود را در چارچوب بخش علوم فیبر و طراحی پوشاک (به انگلیسی: department of
Fiber Science & Apparel Design) ارائه میدهد. دانشگاه کرنل در رشتهٔ طراحی
پوشاک دارای مقطع تحصیلی دکترا نیز میباشد. میتوان لیست به روز شدهٔ
دانشگاههای آمریکایی که مقطع کارشناسی ارشد و دکترای رشتهٔ طراحی مد را ارائه
میدهند در سایت ITAA.org یافت. برنامههای آموزشی طراحی پوشاک برای پاسخگویی
به نیازهای دانشگاهها، صنعت و پژوهش به عنوان یک علم کاربردی در نظر گرفته شده
است که به منظور پاسخگویی به نیازهای بشر به پوشاک، پذیرای بخشهای طراحی،
فناوری، علوم فیزیک، علوم انسانی و علوم اجتماعی میباشد.
سیستم طبقه بندی
طراحان در یک سیستم سلسله مراتبی فرانسوی کار میکنند. مد به عنوان هدف، عملکرد
سیستم حاکم و موقعیت توابع آن را در یک نظام اجتماعی تضمین میکند. مد به طور
ایدئولوژیک بخشی از فرایندی است که داخل گروههای اجتماعی خصوصی شکل میگیرد، که
در این مورد طراحان خبره مواضع قدرت و روابط سلطه و فرمانبرداری را ایجاد، حفظ
و بازتولید میکنند. در کار گروهی برای طراحی مد هر کس با توجه به میزان تلاش و
ابتکاری که نشان دهد رشد میکند و ترفیع میگیرد. امروزه نگاه و تصور اسطورهای
نسبت به طراح به عنوان یک نابغهٔ خلاق از موقعیت اجتماعی آنها منفصل شده است
چرا که خلاقیت و تولید مد حاصل کار اجتماعی است و نه استعداد ذاتی، گرچه ممکن
است کسی بسیار خلاق و با استعداد باشد اما بدون همکاری و کسب مشروعیت از جانب
سیستم مد و عبور از دروازههای آن نمیتواند به شهرت برسد. بنابراین سیستم طبقه
بندی به عنوان یک اصل ضروری نه تنها در صنعت مد بلکه در تمامی صنایع فرهنگی نقش
مهمی دارد. چرا که باعث میشود مؤلف کارهای خلاقانه قابل شناسایی باشد.