قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت یکی از قطعنامههای شورای امنیت است که در ۲۹ تیر ۱۳۶۶، برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر شد. این قطعنامه از نظر کمی و تعداد واژههای به کار گرفته شده مفصلترین و از نظر محتوا اساسیترین و از نظر ضمانت اجرا قویترین قطعنامه شورای امنیت در مورد این جنگ بوده است. این قطعنامه بلافاصله از سوی عراق پذیرفته شد، ولی بعد از گذشت یکسال و هفت روز در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از سوی ایران پذیرفته شد و سید روحالله خمینی (رهبر وقت ایران) در ۲۹ تیر ۱۳۶۷ پیامی دربارهٔ پذیرش قطعنامه منتشر کرد که به «نوشیدن جام زهر» معروف شد.

پذیرش این قطعنامه هرچند به معنای پذیرش آتشبس از سوی ایران بود، ولی عراق به حملات خود ادامه داد و مجدداً داخل خاک ایران شد تا نقاط مهمی از جمله خرمشهر را به دست بیاورد تا با وضع بهتری در مذاکرات حضور داشته باشد، اما موفقیتی بدست نیاورد و نهایتاً جنگ در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ پایان یافت.
پیشزمینه
یکی از مهمترین عواملی که باعث پذیرفتن این قطعنامه از سوی رهبر ایران شد، نامهٔ محرمانه محسن رضایی(فرمانده وقت سپاه پاسداران) به امام خمینی بوده است. در بخشی از این نامه آمده است:
... تا پنج سال دیگر ما هیچ پیروزی نداریم، ممكن است در صورت داشتن وسائلی كه در طول پنج سال به دست میآوریم قدرت عملیات انهدامی یا مقابله به مثل را داشته باشیم و بعد از پایان سال ۱۳۷۱ اگر ما دارای ۳۵۰ تیپ پیاده و ۲۵۰۰ تانک و ۳۰۰۰ قبضه توپ و ۳۰۰ هواپیمای جنگی و ۳۰۰ هلیکوپتر باشیم و قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاحهای لیزری و اتمی که از ضرورتهای جنگ در آن موقع است را داشته باشیم، میتوان گفت به امید خدا بتوانیم عملیات آفندی انجام دهیم.
عوامل موثر
۱-پیروزیهای بزرگ و استراتژیک ایران در جبهه های جنگ بویژه در دو عملیات والفجر ۸ و کربلای ۵.
۲-به توافق رسیدن آمریکا و شوروی در مورد حل چند منازعه منطقه ای از جمله جنگ ایران و عراق.
متن قطعنامه
مفاد قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت که در تاریخ ۲۰ژوئیه ۱۹۸۷ بیان شد به شرح زیر است:
در ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه با وجود درخواستهایش برای آتش بس منازعه بین جمهوری اسلامی ایران و عراق، با تلفات سنگین تر انسانی و ویرانیهای بیشتر همچنان ادامه دارد، با ابراز تاسف از آغاز و ادامه این منازعه، همچنین با ابراز تاسف از بمباران مراکز کاملا مسکونی غیرنظامی، حمله به کشتیهای بی طرف و هواپیمایی مسافربری، نقض حقوق بینالمللی درباره بشر دوستی و سایر حقوق مربوط به درگیریهای مسلحانه، و به ویژه به کار بردن سلاحهای شیمیایی که بر خلاف تعهدات مذکور در پروتکل ۱۹۲۵ ژنو میباشد، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه تشدید و گسترش بیشتر منازعه ممکن است وقوع یابد با اتخاذ تصمیم پایان دادن به کلیه عملیات نظامی بین ایران و عراق و با اعتقاد به اینکه منازعه بین ایران و عراق باید به نحو جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار حل شود، با یادآوری مجدد مقررات منشور ملل متحد، و به ویژه تعهد کلیه کشورهای عضو که اختلافات بین امللی خود را از راههای مسالمت آمیز و به گونهای که صلح و امنیت بین المللی و عدالت دچار مخاطره نگردد، حل نمایند. با احراز این که نقض صلح در مورد منازعه بین ایران و عراق وجود دارد، با اقدام بر اساس مواد ۳۹ و ۴۰ منشور ملل متحد ؛
آمرانه میخواهد که ایران و عراق به عنوان نخستین گام در حل اختلاف از طریق مذاکره، آتش بس فوری را رعایت کنند، کلیه عملیات نظامی را در زمین، دریا و هوا قطع کنند و نیروها را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بین المللی بازگردانند.
از دبیر کل درخواست میکند که گروهی از ناظران سازمان ملل را برای تایید، تحکیم و نظارت بر آتش بس و عقب نشینی اعزام دارد و همچنین درخواست میکند که دبیر کل ترتیبات لازم را با مشورت با طرفین فراهم آورد و گزارش آنرا به شورای امنیت تسلیم دارد.
مصرا میخواهد که اسیران جنگی پس از قطع عملیات خصمانه، بر طبق کنوانسیون سوم ژنو، در اوت ۱۹۴۹ بدون درنگ آزاد شوند و به کشورهای خود برگردند.
از ایران و عراق میخواهد که در اجرای این قطعنامه و کوششهای میانجیگری برای دستیابی به یک راه حل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف، درباره کلیه مسائل مهم، بر طبق اصول مندرج منشور ملل متحد با دبیر کل همکاری کند.
از کلیه کشورهای دیگر میخواهد که نهایت خویشتن داری را به عمل آورند و از هر اقدامی که ممکن است منجر به تشدید و گسترش بیشتر منازعه گردد، خودداری کنند و به این ترتیب، اجرای قعطنامه حاضر را تسهیل کنند.
از دبیر کل درخواست میکند تا مشورت با ایران و عراق، مسئله ارجاع تحقیق درباره مسئولیت منازعه به هیات بی طرفی را بررسی کنند و هرچه زودتر به شورای امنیت گزارش دهد.
با تصدیق ابعاد عظیم خساراتی که در طول منازعه داده شده و ضرورت تلاشهای بازسازی با کمکهای مناسب بین المللی پس از خاتمه منازعه، از دبیر کل درخواست میکند که گروهی از کارشناسان را بری بررسی مسئله بازسازی تعیین و به شورای امنیت گزارش کند.
همچنین از دبیر کل درخواست میکند از طریق مشورت با ایران و عراق و سایر کشورهای منطقه، راههای افزایش امنیت و ثبات منطقه را بررسی کند.
از دبیر کل درخواست میکند، که شورای امنیت را در مورد اجرای این قطعنامه آگاه سازد.
تصمیم میگیرد که در صورت لزوم برای بررسی اقدامات دیگر به منظور تصمین اجرای این قطعنامه تشکیل جلسه دهد.
بعد از پذیرش قطعنامه
نامه محرمانه
نامه محرمانه امام خمینی درباره پذیرش قطعنامه ۵۹۸ خطاب به مسئولان لشکری و کشوری:
«...... حال که مسئولان نظامی ما اعم از ارتش و سپاه که خبرگان جنگ میباشند، صریحاً اعتراف میکنند که ارتش اسلام به این زودیها هیچ پیروزی به دست نخواهند آورد و نظر به این که مسئولان دلسوز نظامی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی از این پس جنگ را به هیچ وجه به صلاح کشور نمیدانند و با قاطعیت میگویند که یک دهم سلاحهایی را که استکبار شرق و غرب در اختیار صدام گذاردهاند به هیچ وجه و با هیچ قیمتی نمیشود در جهان تهیه کرد و با توجه به نامه تکان دهنده فرمانده سپاه پاسداران که یکی از دهها گزارش نظامی سیاسی است که بعد از شکستهای اخیر به اینجانب رسیده و به اعتراف جانشینی فرمانده کل نیروهای مسلح، فرمانده سپاه یکی از معدود فرماندهانی است که در صورت تهیه مایحتاج جنگ معتقد به ادامه جنگ میباشد و با توجه به استفاده گسترده دشمن از سلاحهای شیمیایی و نبود وسائل خنثی کننده آن، اینجانب با آتش بس موافقت مینمایم و برای روشن شدن در مورد اتخاذ این تصمیم تلخ به نکاتی از نامه فرمانده سپاه که در تاریخ ۶۷/۴/۲ نگاشتهاست اشاره میشود....
.... شما عزیزان از هر کس بهتر میدانید که این تصمیم برای من چون زهر کشندهاست ولی راضی به رضای خداوند متعال هستم و برای صیانت از دین او و حفاظت از جمهوری اسلامی ایران اگر آبروئی داشته باشم خرج میکنم، خداوندا ما برای دین تو قیام کردیم و برای دین تو جنگیدیم و برای حفظ دین تو آتش بس را قبول میکنیم....
..... گفتم جلسهای تشکیل گردد آتش بس را به مردم تفهیم نمایند. مواظب باشید ممکن است افراد داغ و تند با شعارهای انقلابی شما را از آنچه صلاح اسلام است دور کنند، صریحا میگویم باید تمام همتتان در توجیه این کار باشد. قدمی انحرافی حرام است و موجب عکس العمل میشود. شما میدانید که مسئولان رده بالای نظام با چشمی خونبار و قلبی مالامال از عشق به اسلام و میهن اسلامیمان چنین تصمیمی گرفتهاند خدا را در نظر بگیرید و هر چه اتفاق میافتد از دوست بدانی....»
تشکیل کمیته حقیقتیاب
بعد از تصویب قطعنامه ۵۹۸، در جهت اجرای بند ۶ قطعنامه، یک هیئت بلژیکی انتخاب و مسئول شد که متجاوز جنگ را شناسایی و به دبیرکل سازمان ملل متحد معرفی نماید. ایران اصرار داشت زمان شروع به کار این هیئت قبل از پذیرش قطعنامه از جانب ایران باشد که در نهایت اینگونه عمل نشد.
این هیئت در نهایت در ۱۸ آذر ۱۳۷۰ مصادف با ۹ دسامبر۱۹۹۱ میلادی، طی گزارشی به دبیرکل وقت سازمان ملل متحد عراق را به عنوان متجاوز جنگ معرفی کرد. دبیر کل وقت سازمان ملل متحد نیز این گزارش را طی یک جلسه رسمی به شورای امنیت تقدیم کرد.
پرداخت غرامت جنگ
بر اساس بند ۷ قطعنامه ۵۹۸ قرار شد پس از آنکه کمیتهای در سازمان ملل متحد تشکیل شده و کشور متجاوز اعلام شد، میزان خسارات تعیین شود و در راستای آن صندوق بینالمللی پول ویژهای برای کمک به خسارت دیدگان جنگ ایران و عراق ایجاد گردد که تاکنون این صندوق ایجاد نشدهاست. بر اساس گزارش خبرگزاری مهر در سال ۱۳۸۸، مسئولان ایران پس از ۱۸ سال از اعلام متجاوز بودن عراق در جنگ ایران وعراق، هیچ پاسخ شفافی در قبال سرانجام دریافت غرامت و اجرای مفاد قطعنامه ۵۹۸ ندادند. این خبرگزاری بایادآوری دریافت غرامت کویت از عراق با حمایت آمریکا، اعلام کرد که برخی از کارشناسان، عدم توفیق ایران در گرفتن غرامت از صدام را کارشکنی و مخالفت آمریکا عنوان میکنند. کمال خرازی از دیپلماتهای ارشد ایران نیز تصریح کرد با متن به تصویب رسیده در قطعنامه ۵۹۸ امکان گرفتن غرامت از عراق وجود ندارد و برای اخذ غرامت میبایست قطعنامهٔ دیگری به تصویب میرسید که اینکار هیچگاه عملی نشد.
مبلغ برآورد شده توسط کارشناسان جمهوری اسلامی ایران که به صندوق بینالمللی پول عرضه کردهاند، ۹۷٬۲۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار تنها بابت هزینههای غیرنظامی است.
براساس سخنان معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح ایران، بنابر قوانین بینالمللی، ۲ نهاد معتبر بینالمللی میتوانند پشتوانه تشکیل کمیته تامین خسارت ایران قرارگیرند. او افزوده که:
۱- دیوان بینالمللی دادگستری که پروندهای را در خصوص سکوهای نفتی بررسی کرده و اعلام کرده آغازگر جنگ عراق بودهاست.
۲- کمیسیون سازمان ملل: کمیسیونی به ریاست بلژیک است که در این کمیسیون اعلام شد صدام آغازگر جنگ بودهاست.
از طرفی اظهارات خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد که به صورت سند سازمان ملل متحد درآمدهاست و اظهارات حال حاضر مقامات بلندپایه عراق، همگی به متجاوز بودن عراق دلالت و اشاره دارد.
نقدها
نقدهای بسیاری دربارهٔ قبول کردن قطعنامهٔ ۵۹۸ توسط روحالله خمینی تا کنون بیان شدهاست که افراد مختلفی را در خوراندن یا نوشاندن جام زهر به روحالله خمینی مسئول میدانند. این منتقدان، مدعی آمادگی ایران برای ادامه جنگ بعد از سال ۱۳۶۷ هستند و کسانی چون اکبر هاشمی رفسنجانی جانشین فرمانده کل قوا در زمان جنگ و میرحسین موسوی نخست وزیر دوران آیت الله خمینی را متهم میکنند که رهبر سابق ایران را وادار کردهاند تا آتش بس با عراق را بپذیرد.
هاشمی رفسنجانی در سخنرانیهای متفاوتی این انتقادات را وارد ندانسته است.
همایش سالیانه قطعنامه ۵۹۸
هر ساله مصادف با ایام پذیرش قطعنامه ۵۹۸، همایشی در قم با محوریت این موضوع برگزار می شود. دبیرخانه دائمی این همایش که وابسته به مؤسسه خصوصی مستشهدین وصال می باشد، تاکنون ۳ همایش برگزار نموده است که سخنرانان آن حجت الاسلام سید محمدمهدی میرباقری، حسین شریعتمداری، محمد کوثری و سردار علائی بوده اند.
ستاد جنگهای نامنظم
ستاد جنگهای نامنظم نام ستادی بود که در در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی در ایران برای فرماندهی جنگهای چریکی برپا شد. این ستاد مسئولیت عملیاتهای محدود را که در ابتدای جنگ ایران و عراق علیه ایران انجام میشد را به عهده داشت. فرماندهی این ستاد با مصطفی چمران وزیر دفاع وقت بود .
با کشته شدن مصطفی چمران در بهار ۱۳۶۰، ستاد جنگهای نامنظم جایگاه و فعالیت خود را از دست داد اما سه سال بعد قرارگاه جدیدی با نام قرارگاه رمضان در کرمانشاه برای جنگهای نامنظم برپا شد که هدف عمده آن نفوذ در خاک عراق و انجام عملیاتهای نامنظم در کردستان عراق بود .
جنگ ایران و عراق از دیدگاه مطبوعات جهان
در این مقاله سعی شده است که جنگ ایران و عراق از دیدگاه مطبوعات منتشرشده در خارج از ایران و همزمان با جنگ بررسی و روایت شود.
پیش از تهاجم عراق
نیویورک تایمز در تاریخ۱۹۸۰/۱/۲۹:«سربازان ایرانی همچون زمان حکومت پهلوی، در طول مرز آبی مورد مناقشه مستقر شدهاند و عراقیها دورتر و بیشتر در اطراف بصره گرد آمدهاند. سیاستمداران انتظار وقوع یک درگیری مهم را ندارند. بصره بهعنوان مهمترین بندر عراق به عنوان نقطه بالقوه مشکلساز شناخته میشود. این شهر یک و نیم میلیون نفری، مرکز شیعیان عراق است و ایرانیها درصدد تاثیرگذاری روی آن هستند.»
واشنگتن پست در تاریخ۱۹۸۰/۴/۱۰:«دولت عراق درخواست کرد محمد دعایی، سفیر وقت ایران در عراق، فوراً از این کشور خارج شود. عراق مدعی است که وی اطلاعات غلطی از وضع داخلی عراق به رادیو دولتی ایران میدهد.
کریستین ساینس مانیتور در تاریخ۱۹۸۰/۴/۸:«بحران جدی میان ایران و عراق ممکن است خصومت میان بغداد و واشنگتن را تحت تاثیر قرار داده و خنثی کند.»
واشنگتن پست در تاریخ۱۹۸۰/۴/۱۱: «این کشور (عراق) ظرف چند روز گذشته ۵۷۰۰ ایرانی را اخراج کرده و در نظر دارد ظرف یک یا حداکثر دو هفته دیگر ۲۰٬۰۰۰ نفر دیگر را نیز اخراج کند. آن موقع (زمان عقد قرارداد الجزایر) این محمدرضا پهلوی بود که در اوج قدرت قرار داشت و شرایط خود را به رژیم عراق که توانش را باخته بود دیکته کرد. حداد امروز میگوید: ما در آن زمان شرایط متفاوتی داشتیم. حداد اخطار کرد: در صورتی که جنگی جدی صورت بگیرد، درسی به نیروهای مسلح ایران خواهیم داد که هرگز فراموش نکنند.»
نیویورک تایمز در تاریخ۱۹۸۰/۴/۱۵:«از زمانی که ایران امپراطوری به ایران انقلابی تبدیل شده، نیروهای مسلحش به نیروهای بی انضباطی تبدیل شدهاند. عراق از معدود کشورهای عربی است که از سلاحهای دو بلوک شرق و غرب استفاده میکند. بر اساس یک تخمین تمامی هواپیماهای پیشرفته اف-۱۴ تام کت ایران زمین گیر شدهاند و تنها نیمی از اف-۴ها و اف-۵های ایران قابل استفادهاند.»
تایمز در تاریخ ۱۹۸۰/۴/۲۱: «یاسر عرفات رئیس سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) در ماه نوامبر گذشته از بغداد دیدار کرد تا عراق را متقاعد سازد که در صدد گرفتن جزایر سه گانه برنیاید. وی در این راستا با مقامات ریاض نیز دیدار کرده است.»
الشرق الاوسط در تاریخ۱۹۸۰/۸/۶:«مجادلات در میان سیاستمداران فرانسه بالا گرفته است. علت این مجادلات تحویل ۷۲ کیلوگرم اورانیوم غنی شده با خلوص ۹۳٪ از سوی فرانسه در نیمه ژوئن گذشته به عراق میباشد.»
تایمز در تاریخ ۱۹۸۰/۹/۱۵: «دولت تهران هیچ پاسخی به درخواستهای عراق نداده است.»
نیویورک تایمز در تاریخ۱۹۸۰/۹/۱۸:«منابع سیاسی غرب تخمین زدهاند که ۵۰٬۰۰۰ سرباز عراقی، یعنی یک سوم قدرت نظامی این کشور در طول مرز ایران تجمع کردهاند.»
فایننشال تایمز در تاریخ ۱۹۸۰/۹/۱۹: «عراق اعلام کرد که از این پس تمام کشتیهای عبوری در اروند رود میبایست پرچم عراق را حمل کنند و از دستورات مقامات این کشور تبعیت کنند.»
آبزرور در تاریخ ۱۹۸۰/۹/۲۱: «اصلیترین هدف صدام این است که ایران را به گونهای تضعیف کند که این کشور نتواند انقلاب را در میان شیعیان جنوب عراق هدایت کند.»
الشرق الاوسط در تاریخ ۱۹۸۰/۹/۲۱: «خبرگزاری عراق به نقل از شاذلی قلیبی، دبیر کل اتحادیه عرب، گزارش داد که وی از عراق در منازعه خود با ایران حمایت میکند.»
تایمز در تاریخ ۱۹۸۰/۹/۲۵: «یک سخنگوی ارتش عراق: احترام ایران به حاکمیت عراق بر مناطق مرزی این کشور با ایران از جمله آبراه اروند رود و بازگرداندن سه جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک؛ احترام و شناسایی حاکمیت و حقوق مشروع عراق است.»
گاردین در تاریخ ۱۹۸۰/۹/۲۶: «مراکش و موریتانی به جمع دیگر کشورهای عرب حامی عراق پیوستند.»
در حین جنگ ایران و عراق
واشنگتن پست در تاریخ ۱۹۷۹/۱۲/۱۹: «عراق در حال انجام یک مانور زمینی در فاصله ۶۰ کیلومتری مرز فکه است. ارتش ایران که زمانی حرف اول را در منطقه میزد، امروز در نابسامانی و آشفتگی به سر میبرد.»
ساندی تایمز در تاریخ ۱۹۸۰/۱۰/۲۶: «طرح اصلی عراق در تعرض علیه ایران شدیداً غلط از آب درآمد.»
ورلد بیزینس در تاریخ ۱۹۸۰/۱۰/۶: «وقتی صدام حسین در ۱۶ سپتامبر اعلام کرد که عراق به طور یکجانبه تصمیم گرفته است قرارداد ۱۹۷۵ با ایران را پاره کند، مقامات تهران آن را به عنوان اعلام جنگ تلقی کردند.»
الشّوون العربیه در تاریخ ۱۹۸۰/۱۰/۲: «محمد غزالی، نخست وزیر تونس در مصاحبه با کانال دوم تلویزیون فرانسه اظهار داشت که مسئولیت منازعه ایران و عراق به عهده ایران است.»
المجله در تاریخ ۱۹۸۲/۵/۱: «منابع موثّق فرانسوی اظهار میکنند که اسرائیل از طریق یکی از بنادر فرانسه، توپ و مسلسل و تایر هواپیماهای فانتوم و موتور تانک به ایران تحویل داده است. بهای این معاملات در سوییس پرداخت شده است.»
الدّستور در تاریخ ۱۹۸۲/۵/۳: «عراق مدعی شده بود که روابط ایران و اسرائیل در طول جنگ فراتر از کمکهای نظامی بوده و نیروهای عراقی توانستهاند کنسرو ماهی ساردین به نام کینریت که اسرائیل در دریاچه طبریا پرورش میدهد را یافت کنند.»
فیگارو در تاریخ ۱۹۸۲/۵/۶: «چند سرباز ۱۴ ساله ایرانی توسط قوای عراق دستگیر شدهاند. به گفته سربازان عراقی این نوجوانان اظهار داشتهاند که آنها را به زور از کلاسهای مدرسه خارج و به خطّ مقدم ارسال داشتهاند.»
فیگارو در تاریخ ۱۹۸۲/۵/۹: «در طی آزادسازی خرمشهر و عقب راندن نیروهای عراقی تا مرزهای بینالمللی، خسارات و تلفات بسیار سنگینی به طرفین وارد آمده ولی ابتکار عمل هنوز دست ایرانیان است. نبرد همچنان ادامه دارد.»
کریستین دووال در تاریخ ۱۹۸۲/۵/۱۳: «از دست دادن خونین شهر سنگینترین ضربهای بود که از شروع جنگ بر عراقیها وارد آمد. ایران نیروهایش را آماده نفوذ به خاک عراق میکند.»
لکوتیدین دوپاری در تاریخ ۱۹۸۲/۵/۲۵: «پیروزیهای چندماهه گذشته ایران، کشورهای میانه روی عرب را به وحشت انداخته است. آنها تصور می کنند پس از سقوط عراق نوبت به اشغال کشورهای خودشان توسط ایران است.»
العربیه در تاریخ ۱۹۸۲/۶/۱۵: «مبارک به درخواست سعودیها دو لشکر از ارتش خود را به عراق گسیل داشت.»
نیویورک تایمز در تاریخ ۱۹۸۲/۶/۲۲: «پس از عقب راندن نیروهای عراقی از خرمشهر، صدام حسین خواستار آتشبس فوری میان دو کشور شد. آیتالله خمینی این آتشبس را رد کرد و چهار شرط برای آتشبس قرار داد:۱-آزادسازی قصر شیرین و عقبنشینی عراقیها تا مرزهای بینالمللی ۲-پرداخت غرامت۱۵۰ میلیارد دلاری ۳-بازگشت شیعیان راندهشده از عراق ۴-برکناری و محاکمه صدام حسین.»
پس از برقراری آتش بس
واشنگتن پست در تاریخ ۱۹۹۰/۹/۹: «جاهطلبیهای دریایی صدام حسین که منجر به حمله ده سال قبل عراق به ایران و اشغال ماه گذشته خاک کویت شد نمیتواند با منافع آمریکا، ایران و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس سر سازگاری داشته باشد. در سال ۱۹۸۰ صدام با حمله به ایران درصدد برآمد کنترل کامل شطالعرب را در شمال خلیج فارس بدست آورد.»
حمله شیمیایی به حلبچه
بمباران شیمیایی حلبچه (به کردی: کیمیابارانی ھەڵەبجە) در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ توسط حکومت بعث عراق صورت گرفت. این بمباران بخشی از عملیات گستردهای بهنام عملیات انفال بود که بر ضد ساکنان مناطق کردنشین عراق انجام گرفت. در پی عملیات والفجر ۱۰ توسط ایران و تصرف بخشهایی از کردستان عراق در اواخر سال ۱۳۶۶ که منجر به استقبال مردم این مناطق از نیروهای ایرانی شد، صدام حسین به پسرعمویش علی حسن المجید معروف به علی شیمیایی، دستور بمباران شیمیایی این مناطق را داد. در پی این حمله حدود پنج هزار تن از مردم حلبچه که غیر نظامی بودند کشته شدند.
حملهٔ شیمیایی به حلبچه که به کشتار حلبچه یا جمعهٔ خونین نیز شناخته میشود، یک نسلکشی مردم کرد بود که در ۱۶ مارس ۱۹۸۸ به وسیلهٔ بمباران شیمایی توسط نیروهای دولتی عراقی در شهر حلبچهٔ کردستان عراق در طی روزهای پایانی جنگ ایران و عراق روی داد.
شرح حمله
پیش از حملات شیمیایی، شهر بهمدت دو روز با بمبهای متعارف بمباران شد. ظاهراً علی حسن المجید میخواسته شیشه ساختمانهای شهر را بشکند، تا امکان مقاومت در مقابل گازهای سمی به حداقل برسد.
نیروی هوایی عراق از انواع مواد شیمیایی علیه حلبچه استفاده کرد: گازهای اعصاب مانند وی ایکس، سارین و تابون، و گاز خردل، که از زمان جنگ جهانی اول از آن استفاده شده است.
تلفات جانی
این حمله نزدیک به ۳۲۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر را کشت و نزدیک به ۷۰۰۰ هزار تا ۱۰۰۰۰ هزار نفر را زخمی کرد که اکثراً از غیرنظامیان بودند؛ صدها تن دیگر بر اثر عواقب، بیماریها و نقص جسم در هنگام تولد در سالها پس از حمله کشته شدند. حادثهای که به صورت رسمی به عنوان نسلکشی مردم کرد عراق شناخته شد و هنوز به عنوان بزرگترین حملهٔ شیمیایی مستقیم به یک منطقهٔ شهرنشین در تاریخ باقیماندهاست.
آزادسازی خرمشهر
آزادسازی خرمشهر در روز سوم خرداد ۱۳۶۱ خورشیدی پس از ۵۷۸ روز اشغال بعنوان مهمترین هدف عملیات بیتالمقدس در دوره جنگ ایران و عراق توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران (به فرماندهی علی صیاد شیرازی) و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (به فرماندهی محسن رضایی) انجام گرفت. این آزادسازی در پی مرحله چهارم عملیات بیتالمقدس که از ۱ تا ۴ خرداد ۱۳۶۱ انجام شد، محقق گردید.
روحالله خمینی در ۳ خرداد ۱۳۶۱ به مناسبت آزادی خرمشهر پیامی خطاب به ملت ایران صادر کرد. در اولین بخش این بیانیه آمده است:
با تشکر از تلگرافاتی که در فتح خرمشهر به اینجانب شده است، سپاس بیحد بر خداوند قادر که کشور اسلامی و رزمندگان متعهد و فداکار آن را مورد عنایت و حمایت خویش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصیب ما فرمود.
در جریان آزادسازی خرمشهر حدود ۱۶ هزار نیروی عراقی کشته و زخمی شدند و همچنین ۱۹ هزار نفر نیروی عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند.ایران در جریان عملیات ۲۶ روزه بیتالمقدس که به آزادی خرمشهر انجامید ۶٬۰۰۰ کشته (۴٬۴۶۰ کشته سپاه و ۱٬۰۸۶ کشته ارتش) و ۲۴ هزار مجروح داد.
آزادسازی خرمشهر از لحاظ نظامی نقطه عطفی در تاریخ جنگ ایران و عراق شناخته میشود. در ایران از این عملیات و روز به عنوان نمادی از پیروزی، مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن یاد میشود. شورای عالی انقلاب فرهنگی سوم خرداد را در تقویم رسمی ایران به عنوان روز مقاومت، ایثار و پیروزی نامگذاری کردهاست.
نبرد در خرمشهر
در پی آغاز عملیات بیتالمقدس در نیمه شب دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱ چند هدف عمده استراتژیک و تاکتیتکی از جانب نیروهای ایرانی دنبال میشد این اهداف عبارت بودند از:
بیرون راندن نیروهای متجاوز به پشت مرزهای بینالمللی
نشان دادن برتری قدرت سیاسی-نظامی و اجتماعی جمهوری اسلامی به عراق و حامیان او در منطقه
انهدام نیروهای متجاوز در منطقه بین غرب کارون تا خط مرزی
آزادسازی خرمشهر از اشغال متجاوزین
آزاد سازی خرمشهر در حقیقت از اهداف مرحله چهارم عملیات بیتالمقدس بود. در ساعت ۲۲:۳۰ شامگاه شنبه، ۱ خردادماه ۱۳۶۱، مرحله چهارم این عملیات با اعلام رمز یامحمدبنعبدالله، از بیسیم فرماندهی قرارگاه مرکزی کربلا به واحدهای عملکننده، با هدف آزادسازی خرمشهر آغاز شد. در پایان این نبرد علاوه بر پایان بخشیدن به ۱۹ ماه اشغال بخشی از حساسترین مناطق خوزستان و آزادسازی خرمشهر، ضربهای سنگین به توان رزمی و روحیه نیروهای عراقی وارد آمد. در جریان آزادسازی خرمشهر حدود ۱۶ هزار نیروی عراقی کشته و زخمی شدند و همچنین ۱۹ هزار نفر نیروی عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند.
پس از فتح خرمشهر
پس از آزادسازی خرمشهر رزمندگان ایرانی در اولین اقدام خود پس از آزاد سازی شهر، در مسجد جامع خرمشهر نماز اقامه کردند. خبر این پیروزی به سرعت پخش شد و مردم در سرتاسر ایران به خیابان آمدند و به شادی و پخش شیرینی پرداختند.
فتح خرمشهر انعكاس جهانی داشت و از نظر سياسی عراق با از دست دادن خرمشهر تكيهگاهش را برای مذاكره از دست داد. جنگ ایران و عراق به طور کلی به دو مقطع تقسیم میشود، مقطع اول مربوط به آغاز جنگ تا آزاد سازی خرمشهر است که استراتژی ایران نظامی و با هدف بیرون راندن عراق از خاک کشور بود و مقطع بعدی مربوط به پس از آزاد سازی خرمشهر است که استراتژی ایران دوگانه بود.
آن طور که صیاد شیرازی نقل میکند، استراتژی پس از آزادی خرمشهر استراتژی سیاسی شد و شامل انجام یک عملیات نظامی برای تحقق صلح و با استفاده از عملیات نظامی برای آنکه بتوان از طریق دیپلماسی جنگ را تمام کرد. به عبارت دیگر تصمیم بر آن بود تا عملیات نظامی به عنوان ابزاری در خدمت دیپلماسی قرار گیرد. این استراتژی سیاسی بود ولی هدف عملیات و جنگ نبود بلکه هدف حمایت از سیاست خارجی بود.
عملیات بیت المقدس
عملیات بیتالمقدس یا الی بیتالمقدس (معنا: به سوی بیتالمقدس) یکی از مهمترین و بزرگترین عملیاتهای جنگ حزب بعث عراق علیه ایران محسوب میشود. این عملیات در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ با رمز «یا علی ابن ابیطالب» در محور اهواز- خرمشهر- دشت آزادگان، به فرماندهی مشترک آغاز شد.
انجام عملیات بیتالمقدس در چهار مرحله برنامهریزی شده بود که هر مرحله در مقایسه با عملیات ثامن الائمه و طریق القدس خود یک عملیات بزرگ به حساب می آید. آزادسازی خرمشهر که درپی مرحله چهارم انجام گرفت از مهمترین نتایج این عملیات بود.
اهداف عملیات
مهمترین اهداف این عملیات عبارت بودند از:
انهدام حداقل دو لشکر از نیرویهای عراقی
بازپس گیری حدود ۵۴۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران؛ از جمله شهرهای خرّمشهر، هویزه و پادگان حمید.
خارج نمودن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از برد توپخانه عراق.
تامین مرز
تداوم رزم برعلیه دشمن
تهدید بصره
کاهش توان رزمی دشمن
آزادسازی خرمشهر
خارج نمودن اهواز از برد توپخانه
منطقه عملیات
منطقه عمومی عملیات بیتالمقدس در میان چهار مانع طبیعی محصور است، که از شمال به رودخانه کرخه کور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه کارون و از غرب به هور الهویزه منتهی میشود.
منطقه مزبور به جز جاده نسبتاً مرتفع اهواز – خرمشهر، فاقد هر گونه عارضه مهم برای پدافند است. همین امر موجب شد تا زمین منطقه – به دلیل مسطح بودن – برای مانور زرهی مناسب، و برای حرکت نیروهای پیاده – به دلیل در دید و تیر قرار داشتن – نامناسب باشد. نقاط حساس و استراتژیک منطقه شامل بندر و شهر خرمشهر، پادگان حمید، جفیر، جاده آسفالت اهواز – خرمشهر، شهر هویزه و رودخانههای کارون، کرخه کور و اروند بود.
نیروهای عملکننده
تجهیزات ارتش عراق
تا قبل از آغاز عملیات بیتالمقدس، استعداد نیروهای عراقی به ترتیب زیر بود: - لشکر ۶ زرهی؛ از جنوب رودخانه کرخه تا هویزه.
لشکر ۵ مکانیزه؛ از غرب اهواز تا روستای سید عبود.
لشکر ۱۱ پیاده از سید عبود تا خرمشهر – تیپهای ۲۲، ۴۸، ۴۴ مامور حفاظت از خرمشهر بودند.
لشکر ۳ زرهی در شمال خرمشهر. با شروع عملیات نیز یگانهای دیگری از ارتش عراق به منطقه اعزام شدند که در مجموع تمامی یگانهایی که در منطقه درگیری حضور یافتند، عبارت بودند از:
لشکر ۵ مکانیزه؛ شامل: تیپهای ۲۶ و ۵۵ زرهی و تیپهای ۱۵ و ۲۰ مکانیزه.
لشکر ۶ زرهی؛ شامل: تیپهای ۱۶ و ۳۰ زرهی و تیپ ۲۵ مکانیزه.
لشکر ۳ زرهی؛ شامل: تیپهای ۶، ۱۲ و ۵۳ زرهی و تیپ ۸ مکانیزه.
لشکر ۹ زرهی؛ شامل: تیپهای ۳۵ و ۴۳ زرهی و تیپ ۱۴ مکانیزه.
لشکر ۱۰ زرهی؛ شامل: تیپهای ۱۷ زرهی و ۲۴ مکانیزه.
لشکر ۱۱ پیاده؛ شامل: سه تیپ سازمان ۴۴، ۴۸ و ۴۹ پیاده و سه تیپ تحت امر ۴۵، ۱۱۳ و ۲۲ پیاده.
لشکر ۱۲ زرهی؛ شامل: تیپهای ۴۶ مکانیزه و ۳۷ زرهی.
لشکر ۷ پیاده؛ شامل: تیپهای ۱۹ و ۳۹ پیاده.
تیپ مستقل ۱۰ زرهی.
تیپهای مستقل ۱۰۹، ۴۱۹، ۴۱۶، ۹۰، ۴۱۷، ۶۰۱، ۶۰۲، ۶۰۵، ۶۰۶، ۴۰۹، ۲۳۸ و ۵۰۱ پیاده.
تیپهای ۳۱، ۳۲ و ۳۳ نیروی مخصوص.
تیپهای ۹، ۱۰ و ۲۰ گارد مرزی.
تعداد ۳۰ گروهان کماندو.
تعداد ۱۰ قاطع جیش الشعبی (هر قاطع ۴۵۰ نفر).
گردان تانک مستقل سیف سعد.
گردانهای شناسایی حطین، صلاح الدین، حنین.
توپخانه عراق نیز از ۵۳۰ قبضه توپ در انواع مختلف تشکیل شده بود که به طور تقریبی عبارت بود از ۳۰ گردان.
طرح عملیات
در طراحی عملیات، تهاجم از طریق عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سوی مرز بینالمللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مد نظر قرار گرفته و چنین استدلال میشود که حمله به جناح عراق، که عمدتاً به سمت شمال آرایش گرفته بود، عامل موفقیت عملیات است.
هم چنین، شکستن خطوط اولیه عراق و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب کارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیشروی به سمت مرز و تامین خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعیین شدند.
بر همین اساس، محورهای عملیاتی هر یک از قرارگاهها به ترتیب زیر مقرر گردید:
محور شمالی؛ قرارگاه قدس (با عبور از رودخانه کرخه).
محور میانی؛ قرارگاه فتح (با عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سمت جاده اهواز – خرمشهر).
محور جنوبی؛ قرارگاه نصر (با عبور از کارون و پیشروی به سمت خرمشهر).
طراحی مد
طراحی مد (به انگلیسی: Fashion Design) هنر استفاده از طراحی، زیبایی
شناسی(حسّیک) و یا زیبایی طبیعی برای خلق پوشاک و زیورآلات است، طراحی مد متاثر
از عرضهای جغرافیایی، فرهنگها و جوامع مختلف بوده و به اندازهٔ همین تفاوتها
دارای تنوع بالایی است. طراحان مد به طرق متفاوتی در بخشهای طراحی پوشاک و
زیورآلات کار میکنند، بعضی به تنهایی و بعضی به عنوان بخشی از یک گروه به این
حرفه مشغول هستند. آنها با تلاش برای طراحی لباسهای زیبا و باب طبع جامعه سعی
در ارضاء تمایل مصرف کنندگان دارند. به دلیل اینکه طراحی و ارائهٔ لباسهای
جدیدی که مورد پسند عموم قرار بگیرند فرآیندی زمان بر است، متخصصین این حرفه در
عین حال باید بتوانند به طور دقیق زمان تغییر سلیقهٔ مصرف کننده را پیش بینی
کنند. مد و رسانهٔ آن که پوشاک است نمادی از وضعیت اجتماعی و اقتصادی جوامع
هستند.
طراحان مد تلاش میکنند تا لباسی که طراحی میکنند تابعی از زیبایی و دل انگیزی
باشد، آنها باید در نظر داشته باشند که هر نوع لباسی چه مخاطبی دارد و همچنین
در چه موقعیتی پوشیده میشود. آنها برای انجام این مهم محدودهای وسیع از مواد
و ترکیبات آن و همچنین طیف گستردهای از رنگها، الگوها و سبکها را در اختیار
دارند. با وجود اینکه لباسهای روز و معمولی بیشترین میزان لباسهای مصرفی را
تشکیل میدهند و در محدودهٔ سبکهای قراردادی متداول و مرسوم قرار دارند،
لباسهای رسمی و لباسهای شب که برای مراسم خاص و مهمانیها استفاده میشوند
نیز مطلوب هستند و مخاطبان خاص خود را دارند.
برخی از لباسها به طور خاص برای یک شخص ساخته میشوند. دوخت سفارشی (به
فرانسوی: Haute couture) یا خیاطی قراردادی از جمله روشهایی هستند که برای این
منظور به کار میروند. با این وجود امروزه پوشاک بیشتر برای بازار انبوه، به
خصوص لباسهای روز و معمولی طراحی میشوند.
ساختار
طراحان لباس از راههای متنوع و متفاوتی میتوانند کار کنند، برای مثال آنها
میتوانند به شکل تمام وقت در خانهٔ طراحان که متعلق به صاحبان طرح هاست برای
یک مد خاص و یا به صورت انفرادی یا به عنوان بخشی از یک گروه کار کنند. طراحان
مستقل روی طرحهای خودشان کار میکنند و پس از اتمام کار، طرحهای خود را به
خانههای مد یا به طور مستقیم به مغازهها و تولیدیهای لباس میفروشند و
لباسها برچسب خریدار طرح را میخورند. برخی از طراحان برچسبهای خودشان را
میسازند که تحت آن طرح هایشان با نام خودشان در بازار عرضه میشوند. بعضی از
طراحان نیز خود کارفرما هستند و برای مشتریان منحصربه فرد و خاصی طراحی
میکنند. بعضی دیگر از طراحان در بخش مد برتر (به انگلیسی: High Fashion)
فعالیت میکنند و کارهای خود را برای فروشگاههای تخصصی و یا فروشگاههای حوزهٔ
مد برتر میفرستند، این طراحان که به دنبال بنا نهادن گرایشهای مد هستند
لباسهای مبتکرانه و بدیع خلق میکنند. با این حال اکثر طراحان مد ایدههای
نوآورانهٔ خود را برای بازار انبوه لباسهای زنانه، مردانه و کودکانه به کار
میبرند و در استخدام تولیدکنندگان پوشاک هستند.
از بزرگترین مارکهای طراحانی که نام تجاری خودشان را دارند، میتوان به
ابرکرومبی اند فیچ، جاستیس و جوسی اشاره کرد که به احتمال زیاد توسط گروهی از
طراحان منحصر به فرد طراحی میشوند که تحت کارگردانی یک مدیر طراحی کار
میکنند.
طراحی پوشاک
طرن لباس علاوه براینکه به شکلهای متفاوتی کار میکنند، به طرق متفاوتی نیز
طراحی میکنند. بعضی ایدهٔ اولیهٔ طرح خود را روی کاغذ پیاده میکنند در حالیکه
بعضی دیگر با آویزان کردن پارچه بر روی فرم ابتدایی لباس، طرحی را که میخواهند
تصور میکنند و برخی نیز به کمک نرم افزارهای کامپیوتری طرح لباس مورد نظرشان
را ترسیم میکنند. زمانی که طراح به طور کامل از تناسب و هماهنگی پارچهها راضی
باشد با یک طراح الگو حرفهای مشورت میکند تا طرح اولیه را روی کاغذ یا از
طریق نرم افزارهای کامپیوتری کامل کند. کار طراح الگو بسیار دقیق و پر زحمت
است، تناسب پوشاک کامل شده در واقع به دقت آنها بستگی دارد، آنها پس از اطمینان
از ابعاد اولیه یک نمونه از لباس میسازند تا روی تن یک مدل واقعی تست شود و از
درست بودن اندازه و ابعاد آن در عمل هم مطمئن شوند.
میریام چالک (به انگلیسی: Myriam Chalek)، مالک و موسس خانهٔ تجارت خلاقانه (به
انگلیسی: Creative Business House) میگوید بسیاری از طراحان مد تنها یک مفهوم
از مدی که میخواهند ایجاد کنند دارند، درطول ساخت و ساز و پیاده سازی روی کاغذ
تکنیکها و ساختارهای لازم نه در ذهن هستند نه در مفهوم بصری و نه در روند طرح
زدن روی کاغذ. بنابراین طراح مد نیاز به مشورت با طراح الگو و نمونه ساز دارد
تا دریابد که آیا طرحی که روی کاغذ کشیده را میتوان عملی کرد و به زندگی واقعی
آورد یا نه.
تاریخچه
در قرن نوزدهم میلادی چارلز فردریک ورث (به انگلیسی: Charles Frederick Worth)
با دوختن برچسب نام خود به لباسهایی که طراحی میکرد زمینه ساز شروع طراحی مد
به طور کلی شد. درست پیش از آنکه بزازها مزونهای لباس (خانههای مد) خود را در
پاریس برپا کنند و انبوه خیاطهای شناخته نشده دست به خلاقیت بزنند و مدهای
عالی که در دادگاههای سلطنتی پوشیده میشدند برچیده شوند. موفقیت ورث به طوری
بود که او به جای اینکه مانند خیاطهای دیگر که در گذشته تنها از دستور مشتری
پیروی میکردند رفتار کند، میتوانست به مشتریانش دیکته کند چه بپوشند. واژهٔ
'طراح مد' (به فرانسوی: Couturier) در حقیقت اولین بار برای توصیف او ساخته شد.
در حالیکه مقولهٔ پوشاک در هر دورهٔ زمانی توسط دانشگاهیان مورد مطالعه و بررسی
قرار گرفته است، تنها خلق پوشاک از سال ۱۸۵۸ به بعد را میتوان به طور موثر
طراحی لباس در نظر گرفت.
در همان دوره بود که بسیاری از مزونهای لباس (خانههای مد) شروع به استخدام
هنرمندان و نقاشها کردند تا طرح لباسها را بکشند. تصاویر نقاشی شده به
مشتریها نشان داده میشدند که بسیار ارزان تر از نمونه واقعی لباس تولید شده
در کارگاه بودند، در صورتی که مشتریها یکی از طراحیهای آنان را میپسندیدند
آن لباس را سفارش میدادند و خانهٔ مد از این طریق صاحب درآمد میشد. به این
ترتیب، سنت طراحی لباس به جای ارائهٔ لباسهای تکمیل شده به عنوان یک کار
اقتصادی شروع شد.
یک طراح مشهور جامائیکایی به نام شانون مگی (به انگلیسی: Shannon McGHIE)
میگوید:'طراحی مد عشق و شوری است برخاسته از قلب هنرمند. '
انواع مد
توسط تولیدکنندگان لباس ساخته میشوند در سه دستهٔ اصلی قرار میگیرند، اگرچه
این ممکن است به شاخههای فرعی دقیق تری نیز تقسیم شود:
دوخت سفارشی یا تولید انحصاری (طراحی و خیاطی بانوان)
مد پوشاک تا سال ۱۹۵۰، عمدتاً طراحی و ساخت لباس به شکل دوخت سفارشی (روش
فرانسوی) و بر اساس اندازههایی بود که مشتری سفارش میداد، هر لباس برای یک
مشتری خاص طراحی و دوخته میشد و برای مشتریها به شکل انحصاری سفارش دوخت
گرفته میشد، به طور معمول در آن دوره از پارچههای گران قیمت و با کیفیت بالا
استفاده میشد و با دقت بسیار بالا به جزئیات و اتمام کار لباس دوخته میشد.
درنتیجه این کار فرآیندی بسیار وقت گیر بود، ظاهر و تناسب لباس به نسبت هزینهٔ
مواد و زمان لازم برای دوخت در اولویت قرار داشتند.
پوشاک آماده یا تولید ماشینی
لباسهای ماشینی مرز بین دوخت سفارشی و تولید انبوه هستند، این لباسها برای
مشتریهای مخصوص دوخته نشدهاند اما دقت زیادی در انتخاب و برش پارچه صورت
گرفته است و به منظور تضمین انحصار، این لباسها در مقادیر محدود دوخته
شدهاند. در نتیجه به نسبت گران قیمت هستند. مجموعههای لباسهای ماشینی
معمولاً در هر فصل طی دورهای که به نام هفتهٔ مد(به انگلیسی: Fashion Week)
شناخته میشود توسط خانههای مد به عرضهٔ نمایش گذاشته میشوند. این پدیده
دوبار در سال در سرتاسر شهرها اتفاق میافتد. انواع لباسهایی که در فصلهای مد
ارائه میشوند شامل پوشاک بهار/تابستان، پاییز/زمستان و همچنین لباسهای راحتی،
لباس شنا و لباس عروس هستند.
عمده فروشی یا تولید انبوه
در حال حاضر صنعت مد بیش از هر چیز متکی بر فروش بازار انبوه است. تولید انبوه
طالب بیشتری دارد و نیاز طیف گستردهای از مشتریان را برآورده میکند. مشاهیر
دنیای مد برای هر فصل مد روندهایی را تعیین میکنند که بر اساس آن لباسهای
ماشینی تولید میشود. آنها اغلب تمام طول یک فصل را صبر میکنند تا مطمئن شوند
آیا سبک مطرح شده میتواند بازار را به دست بگیرد یانه، سپس برای تولید آن
ابتکار عمل را به دست میگیرند و به منظور صرفه جویی در هزینه و زمان از
پارچههای ارزان تر و تکنیکهای ساده تر برای تولید استفاده میکنند که به
راحتی میتواند توسط یک دستگاه انجام شود. در نتیجه محصول نهایی میتواند خیلی
ارزان تر فروخته شود. یک نوع طراحی وجود دارد که سبک کوچ (به انگلیسی: Kutch)
نامیده میشود و منشاء آن به واژهٔ آلمانی"kitsching" برمی گردد که معنی آن زشت
یا به لحاظ زیبایی شناسی ناخوشایند است. کوچ همچنین اشاره به نوع پوشش یا نمایش
لباسهایی دارد که به اصلاح از مد افتادهاند، اغلب شلوارهای فاق بلند مربوط به
دههٔ ۸۰ میلادی نماد مد کوچ (به آلمانی: Kitsch) در نظر گرفته میشوند.
درآمد
ایالات متحدهٔ آمریکا
میانگین دستمزد سالانهٔ طراحان لباس در ماه مه سال ۲۰۱۱، ۶۴/۶۹۰ دلار بود. این
میانگین برای طراحان با دستمزد متوسط که حدود ۵۰٪ از کل طراحان بودند بین
۴۲/۱۵۰ تا ۸۷/۱۲۰ دلار بود و برای کم درآمدترین آنها که حدود ۱۰٪ از طراحان را
شامل میشدند چیزی کمتر از ۳۲/۷۰۰ دلار و برای پردرآمدترین آنها بالای ۱۲۷/۸۲۰
دلار بود.
متوسط درآمد سالیانهٔ پوشاک، کالاهای پارچهای، ایده و مفاهیم مد برای
تولیدکنندگانی که بزرگترین تعداد طراحان مد را داشتند حدود ۷۲/۴۵۰ دلار در سال
بود. این میانگین برای طراحانی که از عکسها و فیلمهای تبلیغاتی استفاده کرده
بودند حدود ۱۰۱/۰۴۰ بود.
تحصیل و آموزش مد
تعداد زیادی مدارس تخصصی هنر و طراحی شناخته شده و معروف در دنیا وجود دارند که
کارشناسی طراحی مد و فناوری طراحی مد ارائه میدهند، بعضی از کالجها دارای
دورهٔ کارشناسی ارشد مد نیز هستند، هر چند داشتن کارشناسی ارشد در این رشته
الزامی نیست و این مقطع تحصیلی بیشتر به کسانی که پیش تر در این صنعت مشغول به
کار بودهاند توصیه میشود.
در دیگر نقاط دنیا نیز چند دانشگاه مد وجود دارد، از جمله موسسهٔ ملی فناوری مد
در هند (به انگلیسی: National Institute of Fashion Technology in India)،
دانشگاه شی چین در هنگ کنگ Shih Chien University، دانشگاه آر ام آی تی در
ملبورن استرالیا (به انگلیسی: RMIT University)، دانشگاه کاتولیک فو جن در
تایوان (به انگلیسی: Fu Jen Catholic University) و دانشگاه زنجیرهای آسیا به
نام کالج طراحی و بازرگانی رافلز (به انگلیسی: Raffles College of Design and
Commerce). تمامی این دانشگاهها دارای دورههای معتبر طراحی مد هستند.
در سراسر ایالات متحده بسیاری از دانشگاهها رشتهٔ طراحی مد را به عنوان
شاخهای از رشتهٔ تحصیلی هنرهای لیبرال عمومی (به انگلیسی: General Liberal
Arts) ارائه میدهند. طراحی مد به طور کلی ممکن است نامهای جایگزینی داشته
باشد و یا با رشتههایی مرتبط ادغام شده باشد، مانند پوشاک و منسوجات، طراحی
پارچه، طراحی لباس، صنایع دستی و... همچنین ممکن است زیر مجموعهای از هنر،
تاریخ هنر و یا مطالعات خانواده و مصرف کنندگان باشد. بعضی از مدارس عالی،
مانند پارسونز (به انگلیسی: Parsons) کارشناسی ارشد رشتهٔ مدیریت مد که تلفیقی
از دروس مد با دورههای تجارت است را نیز ارائه میدهد.
تنها دانشگاه عضو در لیگ آیوی (به انگلیسی: The Ivy League)، (مجموعهای متشکل
از هشت عدد از بهترین دانشگاههای دنیا که در منطقه شمال شرقی ایالات متحده واقع
شدهاند) که در مقطع کارشناسی رشتهٔ طراحی مد را ارائه میدهد دانشگاه کرنل (به
انگلیسی: Cornell University) واقع در ایتاکا، نیویورک، است که برنامهٔ آموزشی
خود را در چارچوب بخش علوم فیبر و طراحی پوشاک (به انگلیسی: department of
Fiber Science & Apparel Design) ارائه میدهد. دانشگاه کرنل در رشتهٔ طراحی
پوشاک دارای مقطع تحصیلی دکترا نیز میباشد. میتوان لیست به روز شدهٔ
دانشگاههای آمریکایی که مقطع کارشناسی ارشد و دکترای رشتهٔ طراحی مد را ارائه
میدهند در سایت ITAA.org یافت. برنامههای آموزشی طراحی پوشاک برای پاسخگویی
به نیازهای دانشگاهها، صنعت و پژوهش به عنوان یک علم کاربردی در نظر گرفته شده
است که به منظور پاسخگویی به نیازهای بشر به پوشاک، پذیرای بخشهای طراحی،
فناوری، علوم فیزیک، علوم انسانی و علوم اجتماعی میباشد.
سیستم طبقه بندی
طراحان در یک سیستم سلسله مراتبی فرانسوی کار میکنند. مد به عنوان هدف، عملکرد
سیستم حاکم و موقعیت توابع آن را در یک نظام اجتماعی تضمین میکند. مد به طور
ایدئولوژیک بخشی از فرایندی است که داخل گروههای اجتماعی خصوصی شکل میگیرد، که
در این مورد طراحان خبره مواضع قدرت و روابط سلطه و فرمانبرداری را ایجاد، حفظ
و بازتولید میکنند. در کار گروهی برای طراحی مد هر کس با توجه به میزان تلاش و
ابتکاری که نشان دهد رشد میکند و ترفیع میگیرد. امروزه نگاه و تصور اسطورهای
نسبت به طراح به عنوان یک نابغهٔ خلاق از موقعیت اجتماعی آنها منفصل شده است
چرا که خلاقیت و تولید مد حاصل کار اجتماعی است و نه استعداد ذاتی، گرچه ممکن
است کسی بسیار خلاق و با استعداد باشد اما بدون همکاری و کسب مشروعیت از جانب
سیستم مد و عبور از دروازههای آن نمیتواند به شهرت برسد. بنابراین سیستم طبقه
بندی به عنوان یک اصل ضروری نه تنها در صنعت مد بلکه در تمامی صنایع فرهنگی نقش
مهمی دارد. چرا که باعث میشود مؤلف کارهای خلاقانه قابل شناسایی باشد.